کیفری, مقالات ۳۰ فروردین, ۱۴۰۰ 0

چطور خیانت در امانت را ثابت کنیم

اگر شخصی جنس یا پولی را به طور کلی چیزی را در نزد کسی به امانت بگذارد و بعد شخص امین در عهد خود وفا نکرده و از آن چیز سو استفاده کند مرتکب خیانت در امانت شده است. خیانت در امانت می­تواند ذیل چهار مورد تصاحب، تلف کردن مال، مفقود کردن مال و استعمال آن از سوی امین، شناخته شود.

ویژگی اصلی مورد نیاز برای اثبات خیانت در امانت در نزد دادگاه، این است که بتوان ثابت نمود که اصلا چیزی به امانت گذاشته شده است و مدرکی دال بر اثبات امانت موجود باشد و پس از آن در نزد دادگاه شکایت نمود و برای اثبات بزه تلاش نمود.

رابطه ­ی امانی چیست؟

چنانچه فردی مالی را نزد فرد دیگری به امانت بگذارد و هردو بر این موضوع واقف باشند، به این مسئله، رابطه­ ی امانی می­گویند. در نزد حقوقدانان، مورد بحث است که آیا برای اثبات خیانت در امانت، وجود رابطه­ ی امانی عقدی لازم است یا خیر یعنی برای رابطه امانی حتماً باید یعنی رابطه ی امانی دست خط و قرارداد وجود داشته باشد، است. یا اینکه می­توان با وجود رابطه ­ی امانی غیر عقدی نیز دعوای خیانت در امانت مطرح کرد؟

در پاسخ به این مسئله باید گفت که دیوان عالی کشور، مبین نموده که وقوع امانت عقدی موضوعیت ندارد و تمامی روابط امانی در حیطه ­ای می­باشند که در صورت عدم استرداد مال، امکان طرح دعوای خیانت در امانت وجود دارد. تنها در طرح این دعوا، استثنائاتی وجود دارد که امکان شکایت از آن­ها وجود ندارد. این استثنائات عبارتند از:

  • افرادی که مالی را که متعلق به کس دیگری بوده است را یافته اند و آن را بازپس نداده ­اند را نمی­توان به عنوان خائن در امانت معرفی نمود.
  • اگر شخصی از طرف قانون امین اموال کسی شناخته شده باشد و مال او را مدیریت کند، شخص نمی­تواند او را خائن در امانت معرفی کند. نمونه­های این مورد گوناگون می­باشند، از جمله ولی یا وصی که سرپرست فردی اند یا قیم قانونی، همچنین امین فردی که سلامت عقلانی و روانی ندارد. اما نبود امر کیفری حاکی از نبود امر حقوقی نیست، برای مثال با وجود اینکه امین یک فرد خردسال، مانند قیم او، خائن در امانت شناخته نشود، بلافاصله پس از توانا شدن شخص، باید تمامی مال او را به او بازگرداند، و امر حقوقی همچنان باقی است.
  • اگر امانت­گذار صاحب اصلی مال نباشد و امین مال را به جای بازگرداندن به امانت­گذار به صاحب اصلی آن بازگرداند، مصداق خیانت در امانت محسوب نمی­شود. اما اگر او با علم به نامشروع بودن مال آن را پیش خود نگه دارد، می­تواند جرم به حساب آید.

انواع خیانت در امانت

دعاوی خیانت در امانت بر اساس چیستی مال امانی­ ای که به امانت داده شده است متفاوت اند و از این رو احکام مربوط به آنان نیز متفاوت است. خیانت در امانت را بر حسب مال می­توان به دو گروه تقسیم کرد:

  • خیانت در امانت بر مال قیمی: مال قیمی، مالی است که تنها روش بازپس­دهی آن، برگرداندن همان مال است و امکان ندارد که با جنس دیگری جایگزین شود. هرچند که در قانون و همچنین در شرع ملاک دقیقی برای شناخت مال قیمی وجود ندارد و معمولا تشخیص با نظر قاضی و از روی عرف جامعه صورت می­گیرد. مسئله­ای که در مورد امر خیانت در امانت مال قیمی وجود دارد این است که واگذار کردن آن، تصرف کردن آن و تغییر ایجاد کردن در آن نیز خیانت در امانت شناخته می­شود.
  • خیانت در امانت بر مال مثلی: اموال مثلی، اموال هستند که می­توانند با جایگزین پرداخت شوند، برای مثال مانند پول یا محصولات کشاورزی، که تنها اندازه و ارزش آن­ها مورد نظر است و برای مثال امین باید تنها مقدار مشخص پول را برگرداند و الزامی به برگرداندن همان پول هایی که تحویل گرفته ندارد. خیانت در امانت بر مال مثلی تنها زمانی است که امانت­ گذار مال خود را مطالبه می­کند و امین از بازگرداندن آن سر باز می­زند. همچنین نکته ­ی با اهمیت دیگر در مورد امانت گذاشتن پول این است که محاسبه­ ی ضرر در آن، مصداق تصاحب است و می­تواند خیانت در امانت محسوب شود با این حال بهتر است برای بررسی این مورد، با وکیلی مجرب و آشنا به امور و پرونده­ های مالی مشورت نمایید.

مجازات خیانت در امانت

خیانت در امانت از جمله جرائم کیفری محسوب می­شود و در صورت اثبات، مجرم به زندان از ۳ تا ۱۸ ماه حبس، بنا بر میزان جرم محکوم می شود.

 

جرم خرید و فروش مشروبات الکلی چیست
کیفری, مقالات ۲۳ فروردین, ۱۴۰۰ 0

جرم خرید و فروش مشروبات الکلی چیست

در دین مبین اسلام، استفاده از اعمال حرام شمرده می­شود و انجام آن از سوی افراد در جامعه­ ی اسلامی موجب اجرای حد شرعی می­شود و خرید و فروش مشروبات الکلی نیزدر قانون مجازات اسلامی نیز در فصل بیست و هشتم، ذیل مواد ۷۰۲ و ۷۰۳ جرم انگاری شده اند.

حد شرعی و مجازات افراد در مشروبات الکلی، بر اساس نوع عمل و چگونگی آن یعنی اینکه فرد از مشروبات الکلی استفاده کرده است یا اینکه به خرید و فروش آن اقدام کرده یا اشتغال به قاچاق مشروب دارد یا اینکه آن را تولید نموده باشد، و همچنین آگاهی او نسبت به عملش بستگی دارد. میزان مجازات برای هرکدام از این اقدامات متفاوت بوده و تعاریف متفاوتی در قانون اساسی دارد که در ادامه به برخی از آن­ها اشاره می­کنیم.

همچنین لازم به ذکر است که نوع و درصد الکل و قابلیت سکرآور بودن بین مشروبات الکلی متفاوت، هیچگونه تفاوتی از نظر قانونی ندارد و استفاده، تولید و مصرف و خرید و فروش هرکدام از آن­ها منجر به مجازات و اجرای حدود شرعی می­شود.

جرم خرید، فروش، مصرف و تولید مشروبات الکلی

بر اساس ماده­ی ۷۰۲ قانون مجازات اسلامی تولید، نگهداری، خرید و فروش و در معرض فروش قرار دادن هرگونه مشروبات الکلی، هفتاد و چهار ضربه شلاق و ۶ ماه تا ۱ سال مجازات حبس و همچنین پرداخت جریمه­ ی نقدی به اندازه­ی ۵ برابر ارزش عرفی محموله را دارد. همچنین برای کارکنان ادارات و نهادهای دولتی و اعضای شوراها و اعضای قوای سه­گانه نیز، چنانچه در هرکدام از اقدامات مرتبط با مشروبات الکلی و جرائم مواد ۷۰۲ و ۷۰۳ مشارکت و مباشرت داشته باشند، علاوه بر مجازات و حدود جاریه­ی اعلام گشته، به مدت یک تا پنج سال از ارائه خدمات دولتی و اشتغال به آن محروم می­گردند.

جرم قاچاق مشروبات الکلی

واردات هرگونه مشروبات و نوشیدنی­های الکلی به کشور، به هر طریقی، قاچاق محسوب شده و واردکننده­ی مشروبات به هر میزانی که باشد و از هر نوعی که باشد، از نظر قانون مجرم شناخته می­شود و به مدت ۶ ماه تا ۵ سال به حبس محکوم گشته و ۷۴ ضربه شلاق نیز از مجازات­های اوست. همچنین به پرداخت جریمه­ی نقدی به میزان ده برابر ارزش عرفی محموله­ محکوم می­گردد. همچنین اگر میزان محموله­ی قاچاق شده بیش از بیست لیتر باشد، وسیله یا وسایل نقلیه­ای که برای جا به جایی آن مورد استفاده قرار گرفته بودند به نفع دولت ضبظ شده و یا مرتکب جرم باید معادل قیمت وسیله­ی نقلیه را پرداخت کند. البته لازم به ذکر است که اگر حمل کننده­ی مشروبات مالک خودرو نباشد و مالک نیز خودرو را به منظور جا به جایی مشروبات الکلی در اختیار فرد قرار نداده باشد و از این اقدام آگاه نبوده باشد، وسیله­ی نقلیه توقیف نمی­شود. رسیدگی به جرم قاچاق مشروبات الکلی در حیطه­ی اختیار محاکم عمومی قرار دارد.

حکم خرید و فروش مشروبات الکلی برای اقلیت­ های دینی

خرید و فروش و تولید مشروبات الکلی و همچنین مصرف مشروبات الکلی برای اقلیت­های دینی آزاد بوده و شامل مجازات و اجرای حدود شرعی نمی­شود، اگرچه تظاهر آن در جامعه، یعنی نشان دادن مستی در انظار عمومی جرم محسوب می­شود و همچنین فروش آن به مسلمان نیز مصداق جرم است.

جرم و مجازات مصرف مشروبات الکلی چیست؟

مصرف مشروبات الکلی از نظر قانون جرم است و همچنین از دسته­ی جرائم حدی می­باشد، یعنی قاضی امکان کاهش مقدار مجازات را ندارد، زیرا که شرع حدود مجازات را معین کرده است. مجازات هربار شرب خمر ۸۰ ضربه شلاق است، که پس از سه بار حد ۸۰ ضربه شلاق، به مجازات اعدام مبدل می­شود. همچنین این هشتاد ضربه مربوط به مصرف مشروبات است و اگر مجرم در کنار آن اقدام به اعمال دیگری چون خرید و فروش داشته باشد، مجازات جداگانه­ ای برای آن جرائم برای او در نظر گرفته می­شود.

اثبات شرب خمر مجرم به سه شکل است:

  • دو بار اقرار متهم در نزد قاضی
  • شهادت دو مرد
  • علم قاضی

اگر متهم دو مرتبه در نزد قاضی، نه الزاما در یک زمان، اذعان به مصرف مشروبات الکلی نماید، چنانچه در سلامت کامل عقلی باشد و از روی ترس و یا اجبار اقرار نکرده باشد، اثبات این امر است. همچنین، اگر دو مرد دارای شرایط واجد برای شهادت از جمله سلامت عقلی و بلوغ، عمل فرد را دیده باشند و شهادت دهند نیز اثبات این امر در نزد قاضی محسوب می­شود. مورد سوم که علم قاضی است به مواردی اشاره دارد که قاضی بنا به علم خود، برای مثال بر اساس وجود برگه­­ی آزمایش یا تست الکل پلیس، به این امر واقف می­شود که مجرم اقدام به استفاده از مشروبات الکلی نموده است.

اگر شخصی از روی عدم آگاهی و به اشتباه و سهواً اقدام به نوشیدن مشروبات الکلی کرده باشد نیز، شامل مجازات حد نمی­شود. همچنین افراد زیر هجده سال نیز، در صورت مصرف مشروبات الکلی، مشمول مجازات حد شرعی ۸۰ ضربه شلاق و همچنین سو سابقه نمی­شوند و تنها ممکن است از آن­ها تعهد کتبی گرفته شود یا به مراکز اصلاح و تربیب فرستاده شوند.

مهریه عقد موقت چه شرایطی دارد؟
خانواده, مقالات, مهریه ۱۸ فروردین, ۱۴۰۰ 0

مهریه عقد موقت چه شرایطی دارد؟

عقد موقت یکی از انواع شرعی عقد در دین اسلام است که امروزه نیز در کشور ما اجرا می­شود و رکن اساسی آن مهریه می­باشد. همانطور که از خطبه­ی شرعی مربوط به  عقد موقت نیز بر می­آید، عقد موقت، عقدی است که در مدت معلوم و با مهریه معلوم است. در عقد موقت، مهریه رکن اساسی است و اگر صیغه­ی عقد موقتی جاری شود اما مهریه ­ی آن مشخص نباشد، آن عقد موقت باطل است. مقدار مهریه­ ی عقد موقت نیز مانند عقد دائم می­تواند به هر مقدار و میزانی باشد و تنها توافق طرفین است که اهمیت دارد.

حق دریافت مهریه

حق دریافت مهریه، حتی در عقد موقت، یک حق دائمی است به طوری که حتی پس از مرگ زوجه، در صورتی که مهریه­ ی خود را دریافت نکرده باشد، همچنان حق او باقی می­ماند و حتی قابل پیگیری توسط وراث است. صیغه­ ی عقد هم در دفاتر ثبت ازدواج هم به طور سنتی برای محرمیت در خانه­ ها خوانده می­شود، برای صیغه­ ی عقد موقت نیز، علاوه بر رضایت طرفین و مشخص کردن زمان و مهریه،  شهود و در مواقع مورد نیاز، اجازه ­ی پدر دختر واجب است.

از نظر قانونی، برای دریافت مهریه­ ی عقد موقت، می­توان آن را در دو دسته­ ی کلی قرار داد:

چنانچه دو نفر صیغه عقد موقت را جاری کرده باشند، مرد از لحظه­ ی خوانده شدن صیغه­ی عقد، باید مهریه را پرداخت کند و مدیون به زن است.

  • عقد موقتی که در دفترخانه­ی ثبت ازدواج به ثبت رسیده و دارای صیغه نامه است. که در این صورت زوجه در هر زمانی، حتی پس از پایان یافتن مدت عقدش، می­تواند به دفتر ازدواج مراجعه کرده و از دفترخانه اجرائیه­ای دریافت نماید که برای شوهرش نیز ابلاغ می­شود. اگر شوهر به این ابلاغ پاسخ نداد، زوجه می­تواند به همراه اجرائیه به اداره اجرائیات ثبت محل سکونت مراجعه کرده و طلب مهریه­ کند که در این صورت امکان توقیف اموال شوهر نیز وجود دارد. بر اساس قانون حمایت از خانواده، ثبت عقد موقت در حالت­هایی که زوجه باردار باشد یا شرط ضمن عقد شده باشد، الزامی است.
  • دسته­ی دوم صیغه­های عقد موقتی هستند که در دفاتر ازدواج ثبت نشده باشند و به صورت شفاهی و سنتی در اماکن دیگر مانند خانه یا مساجد خوانده شده باشند. در این صورت زن باید به دادگاه مراجعه کند و نیاز به اثبات وجود صیغه­ی عقد موقت به دادگاه توسط اقرار و شهادت شهود و یا اقرار خود زوج دارد. همچنین مهریه نیز هست . بعد از اثبات نکاح موقت مهریه قابل مطالبه می باشد.

مهرالمثل در عقد موقت

مهرالمثل به مهریه­ ای می­گویند که مربوط به  عقد ازدواجی دائمی  است که در آن مهریه دارای شبه و مشکل است و گویا نیست و یا به درستی تعیین نشده باشد. در این صورت چنانچه زوجین با یکدیگر رابطه ­ی زناشویی برقرار نموده باشند، زن می­تواند از دادگاه درخواست مهرالمثل نماید و دادگاه با توجه به شأن و جایگاه زوجه و شرایط او از جمله تحصیلات، جایگاه خانوادگی و شغل او و همچنین سن و داشتن ازدواج پیشین یا دوشیزه بودن، مبلغی را به عنوان مهریه­ی در شأن زن تعیین می­کند که به نام مهرالمثل شناخته می­شود. ولی اگر زوجین رابطه­ی زناشویی نداشته باشند، مهرالمثل قابل طرح در دادگاه نمی­باشد.

لازم به ذکر است که مهرالمثل ویژه ازدواج دائم است و شامل عقد موقت نمی باشد.

ابراء و بخشش مهریه در عقد موقت

در عقد موقت نیز زن همانطور که در عقد دائم اجازه دارد، می­تواند مهریه­ی خود را به هردلیلی، به صورت کامل یا حتی بخشی از آن را ببخشد و بخش دیگری را طلب کند. در هر صورت مهریه­ حقی است که زن داراست و تصمیم درباره­ ی آن به طور کلی بر عهده­ ی خودش می­باشد. برای بخشیدن مهریه، با مراجعه به دفاتر ثبت، سند ابراء یا بذل،هبه …. تنظیم می­نمایند. در صورت ثبت ابراء برای زن امکان مطالبه­ ی دوباره­ ی مهریه میسر نمی­باشد.

اگر مهریه­ی زن عین معینی باشد  و زن آن را ببخشد، بعد­ها می­تواند با در نظر گرفتن قوانین هبه، آن را پس بگیرد و دوباره ادعای طلب مهریه ­ی خود را داشته باشد. برای مثال، اگرچه ممکن است مرد از بخشیده شدن مهریه ­ی زن سند قابل استناد نداشته باشد و بعد مجبور به اثبات آن در دادگاه باشد. در این صورت یا زن باید در دادگاه اقرار کند و یا مرد باید با معرفی شهود و شهادت آن­ها این را اثبات نماید، اما مهم­ترین راه اثبات، اقرار زوجه می­باشد.

فرار از صحنه جرم چه مجازاتی دارد؟
عمومی, کیفری, مقالات ۱۵ فروردین, ۱۴۰۰ 0

فرار از صحنه جرم چه مجازاتی دارد؟

تصادفات رانندگی یکی از عمده وقایعی است که وقوع آن بسیار بوده و طرفین نیز مسائلی بر سر خسارت­ ها و جبران آن دارند. از نظر قانونی دو نوع تصادف وجود دارد که بر اساس نوع تصادف، اقدامات قانونی­ که باید پیرامون آن صورت پذیرد نیز متفاوت است. گروه اول تصادفات غیر جرحی و گروه دوم تصادفات جرحی هستند. در ادامه انواع تصادفات را بررسی و درباره­ی اقدامات قانونی مورد نیاز برای هرکدام توضیح می­دهیم. پیشنهاد می­شود هر یک از طرفین تصادف، در اسرع وقت اقدام به انجام مراحل قانونی از اطلاع دادن به پلیس تا در صورت مشکل شکایت از طرف مقصر را انجام دهند تا از مشکلات احتمالی به سبب تأخیر جلوگیری شود.

تصادف غیر جرحی

تصادف غیر جرحی به تصادفی می­گویند که حاصل برخورد دو وسیله­ ی نقلیه است، و ممکن است به وسایل نقلیه نیز خساراتی وارد گشته باشد. اما در عین حال به هیچکدام از سرنشینان وسایل صدمه ­ای وارد نشده است. فرار از صحنه ­ی تصادف غیر جرحی متضمن هیچگونه مجازاتی نبوده و جرم کیفری محسوب نمی­شود و فرد تنها می­تواند با در دست داشتن مدارک از شخص فراری برای هزینه­ ها و خسارت­های وارد شده به خودرو، شکایت حقوقی کند.

تصادفات جرحی

تصادف جرحی به تصادفی گفته می­شود که در آن پس از تصادف، فردی از سرنشینان یا عابر پیاده دچار جراحات و صدمات جسمانی بشود. در صورت وقوع این گونه تصادفات، دیه ­ی مصدوم بر عهده­ ی شخص مقصر است که البته در صورت بیمه بودن وسیله­ ی نقلیه، بیمه آن را متقبل می­شود.

در صورت وقوع تصادف جرحی اگر راننده­ی خودرو صحنه ­ی تصادف را ترک کند و خودرو را از محل وقوع تصادف حرکت دهد (مگر در مواقعی که برای کمک رساندن به فرد بیمار چاره ­ی دیگری جز حرکت دادن خودرو نداشته باشد) به عنوان مجرم شناخته شده نه تنها باید آنچه را که برای وقوع تصادف به عهده­ ی اوست به انجام رساند، بلکه قانون برای آن بیش از دو سوم مجازات کیفری و همچنین اشدّ مجازات را متضمن شده است.

بر اساس قانون چنانچه یک تصادف جرحی رخ دهد، راننده موظف است که مصدوم را به هر طریق ممکن یاری کند و تا حد امکان اجازه ­ی جا به جا کردن خودرو را ندارد. همچنین راننده باید وقوع حادثه را نیز به گزارش دهد. متاسفانه برخی افراد در این مواقع، بیشتر از روی احساس ترس و یا استرس و اضطراب، اقدام به فرار می­کنند، که این مسئله برای آن­ها خوب تمام نخواهد شد، خصوصا در مواقعی تصادف موجب مرگ شخصی شده باشد.

بر اساس قانون، اگر در یک تصادف جرحی، فردی دچار نقص عضو، یا از بین رفتن کارایی آن عضو و یا سقط جنین در زنی شود، مقصر و مسبب تصادف به غیر از اینکه در صورت طلب دیه موظف به پرداخت آن است، به مجازات کیفری حبس از دو ماه تا یک سال نیز محکوم می­شود. همچنین اگر مرتکب جرم کسی باشد که به واسطه­ ی شغل خود می­توانسته کمک ویژه ­ای به مصدوم کند، برای مثال پزشک بوده باشد، اما از کمک رساندن دریغ کرده است، به حبس جنحه­ای از سه ماه تا دو سال و همچنین جریمه­ ی نقدی محکوم می­شود. همچنین قاضی به هیچ وجه امکان لحاظ تخفیف در مجازات راننده­ ی فراری را ندارد.

مواردی که موجب می­شوند مجازات کیفری که برای تصادفات جرحی در نظر گرفته شده شدت یابد، عبارت اند از : مست بودن راننده، نداشتن گواهینامه، تخلفات رانندگی مانند نداشتن گواهینامه یا نقص فنی وسیله­ ی نقلیه، و همچنین نداشتن معاینه­ی فنی است.

تصادف منجر به فوت

در کل در قانون، اگر فوتی بر اثر تصادف باشد، قتل عمد تلقی نمی­شود و راننده تنها باید دیه­ ی فوتی را پرداخت کند، اما مسئله­ ی اصلی این است که اقداماتی مانند فرار از صحنه­ ی تصادف و یا مست بودن یا گواهینامه نداشتن، باعث می­شود که قتل شبه عمد تلقی شود و به غیر از پرداخت دیه منجر به کیفر نیز بشود. در قتل شبه عمد، مجرم قصد قتل نداشته است، اما بر اثر بی­مبالاتی و خطاهای رخ­داده ­ی دیگر، این اتفاق رخ داده، از این رو، دادگاه کیفری با ارجاع به کارشناسان و همچنین شدت و شیوه­ ی تصادف و گزارش پزشکی قانونی از مرگ درگذشته، اقدام به صدور و اجرای حکم می­کند که همانطور که گفتیم، فرار از صحنه­ ی جرم، باعث می­شود که اشد مجازات هر مسئله اجرا شود.

در تصادفات منجر به فوت نیز همانند تصادفات جرحی، از آنجایی که خود تصادفی که منجر به فوت می­شود یک تصادف جرحی است، مواردی مانند مست بودن، مصرف مواد، نداشتن گواهینامه و نقص فنی خودرو موجب تشدید مجازات شده و همچنین فرار از صحنه­ ی تصادف نیز باعث می­شود مجازات تا دو سوم تشدید یابد.

اما در این بین اگر راننده ­ای آرامش خود را حفظ کند، برای رساندن مسدوم به مراکز درمانی مساعدت کند و نیروی انتظامی را در جریان قرار دهد و اقداماتی از این قبیل، دادگاه برای تمامی مجازات­ های او تخفیف قائل گشته و همچنین حتی اگر راننده­ای غیر از مقصر این اقدامات را انجام دهد، قانون او را پشتیبانی خواهد کرد.

 

هزینه دیه چطور محاسبه میشود؟
عمومی, کیفری, مقالات ۱۲ فروردین, ۱۴۰۰ 2

هزینه دیه چطور محاسبه میشود؟

قبل از اینکه به چگونگی محاسبۀ دیه بپردازیم، باید دربارۀ مفهوم دیه توضیح دهیم. بر اساس قانون اساسی اگر فردی چه از روی عمد و چه ناعمد دچار آسیب یا صدمه شود، طبق قانون و شرع اسلام، باید مبلغی به عنوان خون بها به فرد آسیب دیده پرداخت شود که به آن می گویند و چنانچه دیه ی آن آسیب در قانون ذکر نشده باشد، با مقایسه ی مقدار و شدت آسیب نسبت به دیگر آسیب ها، مبلغی به عنوان خسارت تعیین میشود که به آن ارش میگویند.
دیه ها عموما در چهار دسته از جمله دیه قتل یا دیه کامل، دیه منافع اعضا که به از بین بردن توانایی یکی از اعضای بدن اطلاق میگردد، دیه جراحت یا دیه اعضای بدن جای می گیرند.

نحوۀ محاسبه ارش

همانطور که پیشتر اشاره کردیم، ارش نیز به نوعی از دیه گفته می شود که مقدار آن از پیش تعیین نشده است و در شرع اشاره ای با آن نشده و دستگاه غذایی با کمک پزشکی قانونی با سنجیدن میزان و شدت آسیب و مقایسه ی آن با موارد تعیین شده، مقداری را به عنوان دیه حساب می-کند.

محاسبه ی دیه جراحات

دیه های جراحت بر اساس عمق جراحت به انواع مختلفی از نظر شرعی تقسیم میشوند و هرچه عمق زخم بیشتر باشد دیه ی بیشتری به آن تعلق میگیرد و اندازه ی زخم ملاک تعیین شدت جراحت نیست. مقدار دیه ی هر کدام از انواع جراحت بر اساس کسر مشخصی از دیه ی کامل یه انسان است.
انواع آسیب هایی که در شرع برای آنها دیه تعیین شده است، عبارتند از:
– حارصه: به خراشیدگی هایی که دچار خونریزی نشوند که یک صدم دیه انسان را شامل میشود.
– دامیه: جراحت سطحی که دچار خونریزی شود، دو صدم دیه ی کامل به این نوع جراحت اختصاص می یابد.
– متلاحمه: به جراحت عمیقی که به روی بافت روی استخوان نرسد می گویند و سه صدم دیه ی کامل به آن اختصاص می یابد.
– سمحاق: جراحتی است که به قدری است که به پوست نازک روی استخوان میرسد و دیه ی آن چهار صدم دیه ی انسان است.
– موضحه: در این جراحت پوست نازک روی استخوان نیز بریده شوده و زخم به استخوان میرسد. دیه ی این جراحت پنج درصد دیه ی انسان است.
– مأمومه: این جراحت مخصوص سر است و به حدی از جراحت سر می گویند که به کیسه ی مغز برسد، دیه ی آن یک سوم دیه ی کامل است.
– دامغه: جراحتی است که در آن استخوان شکسته ی جمجمه کیسه ی سر را نیز پاره کند، در این صورت علاوه بر دیه¬ی مأمومه، ارش پاره شدن کیسه ی مغز نیز به مصدوم تعلق میگیرد.
– جائفه: این زخم به هر زخمی اطلاق میشود که با فرو رفتن شی ای مانند چاقو در بدن فرد اعم از شکم یا سینه یا پشت فرو رود. اگر شی از دو سو زخم ایجاد کند برای مثال از سمتی وارد شده و از سمت دیگر خارج شود، دیه ی دو جراحت جائفه و اگر عضو درونی ای را از بین ببرد، ارش آن عضو نیز به مصدوم تعلق میگیرد. دیه ی یک زخم جائفه برابر با یک سوم دیه ی کامل است.
– نافذه: برای فرو رفتن شی ای در قسمتی از بدن، به غیر از شکم و سینه است و در صورتی که آن عضو بیش از یک دهم دیه ی کامل باشد، یک دهم از دیه ی کامل به مصدوم تعلق میگیرد، در غیر این صورت ارش آن تنها به فرد تعلق می گیرد.

نحوه محاسبه ی دیه کارکرد عضو

در صورتی که صدمه موجب از بین رفتن عضوی در بدن شود که کارکرد یا یکی از حواس را مختل کند، برای مثال چشم کسی توسط ضربه یا فرو رفتن شی ای نابینا شود، اگر آن حواس به طور کامل در انسان از بین برود، برابر با دیه ی کامل انسان است و اگر از آن عضو بیش از یکی باشد مانند چشم و با از بین رفتن یکی، توانایی دیدن در آن فرد همچنان باقی باشد، نصف دیه کامل را شامل میشود.

محاسبه ی دیه کامل انسان

دیه ی کامل انسان بنا بر شرع برابر با قیمت چهل شتر تعیین می¬گردد. از این رو هرساله با تغییر قیمت هر نفر شتر، نرخ دیه کامل و به طبع آن دیه های دیگر که آن ها نیز کسری از دیه ی کامل اند. تغییر میکند.

مسئله ی تغلیظ دیه چیست؟

همانطور که پیش تر شنیده اید، در دین اسلام، ماه های رجب، محرم، ذی¬القعده و ذی الحجه ماه های حرام خوانده شده اند. از این رو اگر این چهار ماه فردی کشته شود، به دیه ی او مبلغ یک سوم دیه ی کامل نیز اضافه می شود. البته توجه داشته باشید که این مبلغ برای دیه ی کامل در نظر گرفته شده است و شامل دیگر دیه ها و همچنین ارش نمی شود.

تفاوت دیه زن و مرد

هرچند از نظر شرعی دیه زن نصف دیه ی مرد است، اما در قانون مجازات اسلامی در بسیاری از موارد یا با پرداخت از مابقی دیه از دیگر منابع و همچنین سقفی از جراحت وجود دارد که تعیین کننده ی نصف یا کامل بودن دیهی زن می شود. همچنین در تعیین ارش، دیه ی زن کامل در نظر گرفته می¬شود و نصف نمیشود.

شرایط پرونده در صورت فوت متهم
حقوقی, مقالات ۲۴ اسفند, ۱۳۹۹ 0

شرایط پرونده در صورت فوت متهم

زمانی که پرونده­ای در دستگاه قضایی به جریان می­افتد، بدون رضایت شاکی امکان متوقف شدن روند رسیدگی به پرونده وجود ندارد، مگر اینکه پرونده یه یکی از چند علل خاص توقف روند دادرسی مانند شمول عفو، اعتبار امر مختومه یا فوت و جنون یا زوال عقل متهم برخورد کند. فوت متهم، یکی از عوامل اصلی توقف رسیدگی و یا تغییر در روند رسیدگی به جرم است که در ادامه به آن می­پردازیم. اگر مشتکی عنه نمرده باشد و هنوز در قید حیات باشد، اما برای مثال دچار جنون، امراضی مانند آلزایمر شدید و زوال عقل، کما و از این قبیل شده باشد نیز، روند دادرسی به همان صورتی پیش می­رود که گویی شخص فوت کرده و لذا قرار توقیف دادرسی صادر می شود چون جرم قائم به شخص متهم فوت شده است.

شرایط پرونده حقوقی در صورت فوت مشتکی عنه یا متهم

در صورتی که متهمی فوت کند یا دچار زوال عقل شده و یا به جنون برسد، به طوری که در هیچ یک از این موارد، امکان حضور او در دادگاه و همچنین مجازات او وجود ندارد و ممکن نباشد. روند رسیدگی به پرونده به تعویق می­افتد. در این صورت، در صورتی که پرونده قضایی شکایت کیفری باشد یا حقوقی، در ادامه­ی روند تفاوت ایجاد می­کند. اگر شکایت حقوقی باشد. در صورتی که موضوع گرفتن حقی باشد، برای مثال مانند طلاق، یا اجازه­ی خروج از کشور، برای زنان، خود به خود روند قضایی متوقف شده و از موضوعیت خارج می­شود. اما اگر در این دعوی کیفری، مبلغی وجود داشته باشد که باید به شاکی پرداخت می­شده. شاکی از طریق دادگاه از مرگ مشتکی عنه مطلع می­گردد و قرار توقیف دادرسی صادر می شود تا  تعیین شود  تا وراث به دادگاه معرفی شوند. در این صورت روند قضائی دوباره به جریان می­افتد و در صورت صدور حکم به نفع شاکی، وراث طرف دعوی مسئول پرداخت بدهی او به مدعی می­شوند، ولو از مال خود یا از ترکه­ی متوفی که قبول کرده اند. از جمله این شکایات، می­توان به پرداخت بدهی و وام، پرداخت حقوق همسر از جمله مهر، اجاره بهای مالی که توسط متوفی اجاره شده بود را نام برد.

شرایط پرونده کیفری در صورت فوت متهم

در صورتی که متهم یک پرونده­ی کیفری فوت کند، می­دانیم که اساس قانون مجازات شخصی بوده و کسی نمی­تواند به جای شخص دیگری مجازات شود و همچنین نمی­توان انتظار داشت که شخصی را به جای شخص دیگری مجازات شود. حتی اگر این اشخاص فرزندان یا اولیای متهم باشند. از این رو در پرونده­هایی که متهم در آن یک نفر است. با مرگ متهم و یا جنون یا زوال عقل و ناتوانی او به سبب کما یا از این دست مسائل، به گونه­ای که شخص امکان حضور در دادگاه را نداشته باشد و مجازات آن با منطق همراه نباشد، خود به خود روند رسیدگی به پرونده­ی او متوقف شده و دادگاه پرونده را مختومه اعلام می­کند و کسی را به جای او مجازات نخواهد کرد، مگر اینکه در پرونده به غیر از مجازات، مال یا وجوهی نیز وجود داشت باشند که باید به شاکی پرداخت شود. برای مثال: شخصی که مرتکب جرمی شده است که هم شامل دیه و هم شامل مجازات است. در این صورت، همانطور که گفته شد، کسی به جای متوفی مجازات نمی­شود. اما شاکی از سوی دادگاه مهلتی کسب می­کند تا ورثه و ترکه­ی متوفی را به دادگاه معرفی کند و ورثه­ی متوفی درصورت قبول ارث و ترکه باید دیه­ی شخص را به طور کامل پرداخت نمایند.

اگر پرونده چندین متهم داشته باشد چه راهکاری انجام می‌شود؟

در پرونده­هایی که چندین متهم دارند نیز، در صورت فوت یکی از متهمان ، پرونده به حالت تعلیق در نمی­آید، حکم در قبال شخص متوفی به همان صورت گذشته است. اما ادامه­ی دادرسی برای رسیدگی به جرم دیگر متهمین پرونده کما فی السابق ادامه پیدا می­کند و متوقف نخواهد شد. و با وجود منتفی شدن مجازات شخص متوفی، مجازات دیگر متهمان به قوت خود باقی است.

جزای نقدی برای متهم فوت شده

لازم به ذکر است که جزای نقدی که به عنوان مجازات تعزیری برای برخی از اتهامات در نظر گرفته می­شود، مانند جزای نقدی جرم­هایی مانند فحاشی یا توهین، از مبالغ و وجوهی مانند دیه یا بدهی که ورثه­ی متهم مسئول پرداخت آن می­باشند مجزا است و ورثه هیچ مسئولیتی در قبال آن ندارند. زیرا این مبالغ به عنوان جزای جرم بوده اند و قانون درباره­ی جزا تصریح می­کند که امری شخصی است و نمی­تواند کسی را به جای شخص دیگری مجازات کرد. البته، در این مورد نیز، باید به رابطه­ی بین زمان صدور حکم و زمان فوت متهم نیز توجه داشت. در صورتی که حکم جزای نقدی صادر شده باشد و متهم در زمان صدور حکم در قید حیات بوده، اما به مرحله­ی پرداخت مبلغ جزای نقدی نرسیده باشد. در صورت وجود چنین پیچیدگی­هایی در خصوص مبالغ دریافتی از متهمی که فوت شده و یا متهمی که در قید حیات است اما ذی عقل نیست، بهتر است که با وکلایی مجرب مشورت کنید.