حکم تولیت
کیفری, مقالات ۱۲ خرداد, ۱۴۰۰ 0

حکم تولیت

یکی از مواردی که در قانون مدنی مورد بحث قرار گرفته است در خصوص متولی و تولیت می باشد. تولیت همواره همراه با عقد وقف می باشد. در این خصوص ابتدا ضرورت دارد اندکی در خصوص عقد وقف بحث کنیم و سپس تولیت را مورد بررسی قرار دهیم.

قانونگذار در قانون مدنی عقد وقف را به حبس عین و تسبیل منفعت تعریف نموده است با این توضیح که زمانی که شخصی قصد وقف نمودن مال خود را دارد با وقف نمودن مال آن را از مالکیت خود خارج می نماید و دیگر حقی نسبت به آن ندارد. در این خصوص با توجه به این که این وقف برای چه کسانی صورت می گیرد یا به عبارت قانونگذار موقوف علیهم وقف چه کسانی می باشد، وقف به دو نوع وقف عام و وقف خاص تقسیم می گردد. بر این اساس چنانچه تعداد موقوف علیهم محصور باشند وقف خاص و چنانچه تعداد موقوف علیهم غیر محصور باشد یا وقف بر منافع عمومی شده باشد وقف به صورت عام می باشد. به عنوان مثال وقف بر فرزندان وقف خاص بوده و وقف بر دانشجویان یا دانش آموزان وقف عام می باشد زیرا هر شخصی که به عنوان دانشجو شناخته شود جز موقوف علیهم می باشد و می تواند از مال موقوفه استفاده نماید. از توجه به آنچه د ربند پیشین گفته شد با عنایت به این که با وقف مال از مالکیت واقف خارج می گردد ضرورت دارد شخصی برای اداره آن مال تعیین گردد تا بتواند هم از مال موقوفه محافظت و نگاهداری نماید و هم این که منافع آن در جهتی که مال وقف شده هزینه نماید. بنابراین متولی،نقشی همانند یک مدیر در یک شرکت را دارد و باید آن را به نحو مناسب و مقتضی اداره نماید. در این خصوص متولی بنا به نظر قانونگذار می تواند یک یا چند نفر باشد و از سوی دیگر خود واقف نیز می تواند خودش را به عنوان متولی قرار دهد حکم تولیت نیز می تواند محدود به مدت معینی باشد و یا این که شخص متولی مادام العمر این سمت را داشته باشند. معمولاً چنین مواردی در وقف نامه قید می گردد و واقف در ابتدای تنظیم وقف نامه می تواند نسبت به کم و کیف عمل متولی تصمیم گیری نماید از سوی دیگر متولی به حکم قانون می تواند قسمتی از منافع مال موقوفه را به عنوان اجرت المثل عمل خود بردارد و چنانچه واقف حق التولیه را در وقف نامه تعیین نموده باشد بر همان اساس عمل خواهد شد. بر اساس مبانی قانونی و متولی حکم امین را دارد بنا بر این تا زمانی که مرتکب تقصیر نشده باشد هیچ مسئولیتی در خصوص مال موقوفه ندارد.

اما در صورتی که متولی مرتکب خیانت در امانت گردد در این صورت به موجب قانون، دادگاه باید برای متولی ضم امین نماید.

مجازات رانندگی بدون گواهینامه
کیفری, مقالات ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۰ 0

مجازات رانندگی بدون گواهینامه

به موجب ماده ۷۲۳ قانون مجازات اسلامی هر کس بدون گواهینامه رسمی اقدام به رانندگی یا تصدی وسایل موتوری که مستلزم داشتن گواهینامه مخصوص است بنماید و همچنین هر کسی به موجب حکم دادگاه از رانندگی وسایل نقلیه موتوری ممنوع می باشد به رانندگی وسایل مزبور مبادرت ورزد برای بار اول به حبس تعزیری تا دو ماه یا جزای نقدی تا یک میلیون ریال و یا هر دو مجازات و در صورت ارتکاب مجدد به دو ماه تا شش ماه حبس محکوم خواهد شد بنابراین همانطور که از مفاد این ماده مشخص می باشد رانندگی بدون داشتن گواهینامه در قانون به عنوان جرم تعریف شده و برای آن مجازات در نظر گرفته شده است .

باید توجه نمایید که قانونگذار با ذکر گواهینامه مخصوص در صدد تفکیک بین گواهینامه ها می باشد،

به عنوان مثال شخصی که گواهینامه رانندگی پایه دو که برای اتومبیل های سبک می باشد،را دارا می باشد نمی تواند راننده کامیون های باری باشد که مستلزم داشتن گواهینامه پایه یکم می باشد یا شخصی که گواهینامه موتور را اخذ ننموده نمی تواند بدون داشتن گواهینامه موتور سواری نماید. بر این اساس چنانچه بلحاظ قانونی رانندگی یا یک وسیله نقلیه مستلزم اخذ گواهینامه خاص آن وسیله می باشد، باید آن گواهینامه اخذ گردد.

چنانچه گواهینامه جعلی باشد دراین صورت علاوه بر مجازات جعل گواهینامه، عمل شخص مشمول رانندگی به بدون گواهینامه نیز می شود، زیرا چنین گواهینامه ای فاقد اعتبار قانونی است.

۱- حقوق مستمری متوفی به چه کسانی تعلق می گیرد؟

– حقوق مستمری شخص متوفی جزء ماترک محسوب می گردد و علی القاعده به وراث تعلق می گیرد. اما در این خصوص دستورالعملی تحت عنوان« دستورالعمل نحوه برخورداری بازماندگان از خدمات تأمین اجتماعی» وجود دارد که نحوه تعلق مستمری متوفی را با جزئیات بیان می کند. به موجب دستورالعمل مذکور عیال دائم بیمه شده متوفی یا همان همسر دائم وی از چنین حقی برخوردار می باشد.از سوی دیگر چنانچه متوفی زوجه باشد، شوهر بیمه شده زن در صورتی که تحت تکفل زن بوده و سن او از شصت سال بالاتر باشد یا طبق نظر کمیسیون پزشکی از کارافتاده باشد و در هر حال مستمری دریافت ننماید، می تواند از مستمری متوفی استفاده نماید.

مورد دیگر مربوط به فرزند ذکور متوفی می باشد که در صورتی که سن وی کمتر از ۱۸ سال تمام شمسی بوده و یا منحصراً به تحصیل اشتغال داشته یا به علت بیماری یا نقص عضو طبق کنوانسیون پزشکی موضوع ماده ۹۱ قانون تأمین اجتماعی قادر به کار شناخته نشود استحقاق دریافت مستمری بازماندگان را دارد.

از سوی دیگر فرزند اناث متوفی در صورتی که فاقد شغل و شوهر باشد استحقاق دریافت مستمری را دارد بنابراین مادامی که دختر متوفی ازدواج نکرده باشد می تواند از مستمری متوفی استفاده نماید.

۲- تغییر در پلاک خودرو

به موجب ماده ۷۲۰ قانون مجازات اسلامی «هرکسی در ارقام و مشخصات پلاک وسایل نقلیه موتوری زمینی آبی یا کشاورزی تغییر دهد یا پلاک وسیله نقلیه موتوری دیگری را به آن الصاق نماید یا برای آن پلاک تقلبی بکار ببرد یا چنین وسایلی را با علم به تغییر و یا تعویض پلاک تقلبی مورد استفاده قرار دهد به حبس از شش ماه تا یک سال محکوم خواهد شد» حسب آنچه در این ماده آمده است تغییر در پلاک خودرو به هر نحوی باشد جرم شناخته شده و مستوجب مجازات می باشد.

توجه داشته باشد که در ماده مذکور اولاً قانونگذار بصورت اعم تمامی وسایل نقلیه موتوری زمینی را مشمول این ضمانت اجرای قانونی قرار داده است و از طرف دیگر هر گونه تغییری را در پلاک وسیله نقلیه مجاز ندانسته است. معمولاً برخی رانندگان از روی ناآگاهی پلاک خودرو را مثلاً برای جلوگیری از جرایم رانندگی تغییر بدهند در این صورت چنانچه هر کدام از مامورین صلاحیتدار پلیس راهنمایی و رانندگی اتومبیل را مشاهده نمایند می توانند اتومبیل را توقیف و فرد خاطی را به دادسرای جرائم راهنمایی و رانندگی معرفی نمایید، بنابراین در این خصوص مالکین و رانندگان وسایل نقلیه باید نهایت دقت را داشته باشند تا دچار عواقب ناشی از مخدوش شدن پلاک اتومبیل نشوند.

۳- چه مدارکی برای طلاق لازم است؟ اگر خانم وکالت طلاق داشته باشد چه مراحلی باید طی شود؟

طلاق راهی است برای پایان دادن به ازدواج دائم و می دانیم که ازدواج دائم در دفترخانه طلاق و ازدواج به ثبت می رسد در زمان طلاق چنانچه هر یک از زوجین بخواهند دادخواست طلاق را ثبت نمایند می بایست عقدنامه بهمراه شناسنامه را جزء مدارکی قرار دهند که پیوست دادخواست طلاق گردد. در صورتی که طرفین بخواهند با توافق از یکدیگر جدا بشوند که تحت عنوان طلاق توافقی می باشد در این صورت همان عقدنامه بانضمام شناسنامه طرفین برای ثبت دادخواست طلاق توافقی کافی می باشد.

در برخی موارد مرد به زن وکالت در طلاق اعطا می نماید تا با مراجعه به دادگاه بتواند خود را مطلقه نماید. درست است که در چنین مواردی زن وکیل شوهر در طلاق می باشد اما نمی تواند خود رأساً به دادگاه مراجعه نماید و تقاضای طلاق نماید، بلکه باید از جانب شوهر وکیل دادگستری بهمراه داشته باشد ودر صورتی که بخواهد خودش نیز در دادگاه حاضر نگردد می تواند خود نیز از وکلای دادگستری استفاده نماید در این صورت دو وکیل یکی از جانب زن و دیگری از جانب شوهر تشریفات مربوط به طلاق را در دادگاه طی می نمایند. بنابراین در صورت داشتن وکیل طلاق دیگر نیازی به حضور شوهر چه در دادگاه و چه در دفترخانه ازدواج و طلاق وجود ندارد در این فرض پس از صدور گواهی عدم امکان سازش یا همان طلاق زن می تواند با رأی دادگاه به یکی از دفاتر ازدواج و طلاق مراجعه نماید و خود را مطلقه سازد.

سقف دریافت مهریه چقدر است؟
خانواده, مقالات ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۰ 0

سقف دریافت مهریه چقدر است؟

مهریه یکی از اصول ازدواج است و طبق شرع مقدس دین اسلام، شرط اصلی هر نوع عقدی، اعم از دائم یا موقت، داشتن مهریه یا صداق مشخصی است که از وظایف شوهر محسوب می شود و بلافاصله باید اقدام به پرداخت آن کند.
اما بر اساس عرف جامعه ی ایرانی، مهر عموما بلافاصله پس از عقد پرداخت نمی شود و گاها حتی تا زنانی هستند که هرگز مهر خود را طلب نمی-کنند. اما از نظر قانونی مهریه ی زن عندالمطالبه است، یعنی چنانچه هر زمان زن مهریه ی خود را درخواست کند، مرد باید آن را پرداخت نماید.
در ادامه ی این نوشته، درباره ی مهریه و بسیاری دیگر از مسائل مربوط به آن توضیح خواهیم داد.

تعریف مهریه در قانون چیست؟

گاهی این سوال مطرح است که آیا برای مهریه میزان خاصی مدنظر است و برای مثال اگر مهریه ی زنی رقم بالایی باشد و همسر متمول، آیا قانون مهریه ی او را نیز تقلیل خواهد داد؟ و یا به طور کلی اینکه آیا قانون هرگز مهریه را تقلیل داده یا چنین اجازه ای شرعا برای او در نظر گرفته شده است یا خیر. همچنین مهریه باید از اموالی باشد که دارای ارزش و وجه مالی هستند، مانند املاک غیر منقول از قبیل خانه، مغازه، زمین و یا اموال منقول از قبیل خودرو یا وجه پول یا چیزی که عرفا به عنوان مهر در نظر گرفته می شود، سکه ی بهار آزادی است. و اجناس فاقد ارزش مالی نمی توانند مهریه همسر بشوند.

گرفتن مهریه موقع ازدواج

ازدواج موقت نیز مانند ازدواج دائم، دارای مبلغی به عنوان مهریه است که حتما باید از سوی شوهر پرداخت شود، از این رو چنانچه دارای مدرک رسمی ازدواج موقت باشد، می تواند با اخذ نامه از دفترخانه ی ازدواج و طلاق مربوط، برای دریافت مهریه اش اقدام کند و چنانچه عقد او دفترخانه-ای نباشد، می تواند با شکایت در دادگاه و فراخوان شهود این مسئله را به اثبات برساند.

چطور برای گرفتن مهریه درخواست کنیم؟

مطالبه مهریه با نوع مطالبه آن در عقد نامه در ارتباط است. متاسفانه یکی از مسائلی که در عرف جامعه ی ما مشکل ساز گشت، مسئله ی مهریه های با مبلغ بالا و همچنین استفاده مهریه به عنوان اهرم فشار بر روی شوهران در مواقعی که زوجین به مشکل می خوردند، بود. همین مسئله سبب گشت که قانون گذار برای پیش گیری از زندانی شدن مردان، عنوانی به نام مهریه عندالاستطاعه را به قانون بیافزاید.
مهریه ی عندالاستطاعه در صورتی قابل دریافت است که مرد، دارای شرایط مالی مطلوب باشد و اموالی مضاف برای ارائه داشته باشد. در غیر این صورت، نه از طرف قانون زندانی می شود و نه ممنوع الخروج و میزان اقساط مهریه ی او نیز بیش از میزان استطاعت او نخواهد بود.
مطالبه مهریه می تواند هم از طریق دادگاه و هم از طریق اداره ی اجرای ثبت صورت پذیرد. که اقدام از هرکدام از این مراجع، ویژگی ها و روند خود را دارد که بد نیست در صورتی که قصد مطالبه مهریه خود را دارید، پیش از آن با وکیلی مشورت نمایید.
اما شرایط مطالبه مهریه عندالمطالبه متفاوت است، مهریه ی عندالمطالبه در واقع شیوه ی سنتی مهریه است، به این معنا که زن هرگاه درخواست کرد، مهریه باید پرداخت شود و مرد اگر توانایی مالی نداشته باشد، زن می تواند از او شکایت کرده و حکم حبس یا ممنوع الخروجی او را بگیرد.
همانطور که پیش تر نیز اشاره کردیم، به این دلیل که مهریه به یکی از معضلات امروز جامعه مبدل شده، همسر می تواند اعسار از پرداخت مهریه را اعلام کند که در این صورت، شرایط متفاوتی پیش می آید و دادگاه رأی به تقسیط مهریه می دهد و قانون گذار پیرامون این مسئله نیز قوانینی وضع کرده است به این صورت که مهریه ی هر زنی، اگر به صورت سکه ی بهار آزادی باشد، تنها صد و ده عدد از آن عند المطالبه است و مابقی آن عندالاستطاعه در نظر گرفته می شود.
در نتیجه زوجه تنها می تواند پیرامون صد و ده سکه ی مهریه اش از همسر خود شکایت کند و چنانچه مرد صد و ده سکه را پرداخت کند، مابقی مهریه ی زن نه حکم زندان خواهد داشت و نه ممنوع الخروجی و زوجه تنها در صورتی که بتواند مالی را که همسرش مالک آن است به دادگاه معرفی کند، می تواند آن را به عنوان مال بگیرد.
اگر مهریه ی زنی، مالی غیرمنقول، یعنی خانه، زمین یا مغازه ای باشد که در عقدنامه مشخصات آن ذکر گردیده است، می تواند با استناد به سند ازدواج خود و قول فعل حقوقی مندرج در آن، در دادگاه محل ملک مورد مناقشه، از دادگاه درخواست کند که مورد مهریه به نام او زده شود. و همچنین مهریه هایی که وجه نقد می باشند، به نرخ روز محاسبه شده و پرداخت می شوند.

آیا می‌شود مهریه را از ضامن گرفت؟

در هنگام عقد، در برخی موارد، زوجه می تواند از شخصی مانند پدرشوهر خود، امضایی به عنوان تضمین پرداخت مهریه بگیرد، در این صورت چنانچه زن مهریه ی خود را مطالبه کند و زوج به دادگاه اعلام شرایط اعسار مالی کند، زوجه می تواند از ضامن مهریه مالی را معرفی کرده و آن را به عنوان مهریه مطالبه نماید.

 

نحوه استرداد هدیه ­های دوران نامزدی
خانواده, مقالات ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۰ 0

نحوه استرداد هدیه ­های دوران نامزدی

نحوه استرداد هدیه ­های نامزدی

در فرهنگ ما مرسوم است که قبل از ازدواج و در مراسم بله برون و نامزدی، هدیه­ هایی از جمله حلقه­ ی نامزدی، پارچه­ی سنگین و امثالهم به عروس داده می­شود. متاسفانه می­بینیم که در بعضی مواقع نامزدی به ازدواج ختم نشده و بهم می­خورد. حال سوال مهم و اصلی این است که آیا مرد امکان پس گرفتن هدایایی که به نامزد پیشین خود داده است را دارد یا خیر؟

در جواب گفت که بله، به طور کلی ذیل قوانین متختلفی امکان پس گرفتن هدایای نامزی وجود دارد، اما این مسئله دارای جزئیات و اما و اگر­هایی نیز می­باشد. برای آشنایی بیشتر و فهمیدن جزئیات و چگونگی مسئله، در ادامه به بررسی آن­ها می­پردازیم.

پس گرفتن هدیه­های نامزدی پیش از دوران عقد

چنانچه پیش از عقد، نامزدی رو نفر به هم بخورد. طبق مواد ۱۰۳۷ و ۱۰۳۸ قانون مدنی، اگر وصلتی بهم بخورد، هر یک از نامزدها که هدایایی برای این مسئله به دیگری داده است در صورت وجودش می­تواند اصل هدیه را مطالبه کند و در صورت تلف شدن و از بین رفتن آن، می­تواند وجه قیمت هدایا را مطالبه کند.

البته این مواد استثنائاتی را نیز قائل می­شوند که در ادامه به آن­ها اشاره می­کنیم:

  • اگر بهم خوردن وصلت به سبب فوت یکی از نامزدها باشد، امکان پس گرفتن هدایا توسط خانواده­اش ممکن نیست.
  • هدایا به منظور وصلت و مراسم باشد، مانند حلقه­ی نامزدی، هدایای دیگری که خارج از این منظور رد و بدل شده باشد، امکان پس گرفتنشان وجود ندارد.
  • اگر هدایا پس از عقد خریده شده باشند، دیگر سامل این قانون نمی­شوند. هم چنین هدایای نامزدی پس از جاری شدن خطبه­ ی عقد نیز دیگر قابل پس گرفتن نیست. زیرا ازدواج در واقع هبه­ ی معنوی در قبال هدیه­ های داده شده است و پس گرفتن آن­ها را منتفی می­کند.

پس گرفتن هدایا بعد از عقد

همانطور که پیش­تر نیز اشاره کردیم، جاری شدن خطبه­ی عقد مسئله­ی پس گرفتن هدایای نامزدی توسط مواد ۱۰۳۷ و ۱۰۳۸  قانون مدنی را منتفی می­کند. و امکان پس گرفتن آن­ها وجود ندارد، اما اگر طرفین هدیه ­ای را بعد از عقد به بکدیگر بدهند، می­توان آن را ذیل قوانین هبه بررسی نمود.

مسئله­ ی هبه یکی از مسائل مهم و اساسی مالی است که سوال بسیاری قرار می­گیرد و در شرع و قانون، جزئیات مختلف و بسیاری دارد. از این رو پیشنهاد می­شود چنانچه قصد پی­گیری مسئله ­ای از این حیث و یا اینکه طرح چنین دعوایی را دارید، با وکیلی مجرب درباره ­ی دعوای خود و جزئیات مسئله مشورت کنید و بعد اقدام بر طرح دعوا کنید. در ادامه­ ی این مبحث ما پس گرفتن هدایا بعد از عقد را بر اساس قوانین هبه بررسی می­کنیم.

هبه در اصل مالی است که یک نفر به صورت رایگان به کس دیگری بدهد و از نظر شرعی و قانونی، تا زمانی که عین مال موجود باشد، هبه کننده می­تواند آن را پس بگیرد و دوباره مطالبه کند. اما، چنانچه مال از بین برود یا به دیگری واگذار شود یا در آن تغییری ایجاد شود، دیگر هبه کننده نمی­تواند آن را مطالبه کند. همچنین هبه به پدر و مادر و اولاد قابل پس گرفتن نمی­باشد.

با این حال هدایایی که پس از عقد داده می­شود از آنجایی که قابل پس گرفتن می­باشد. از این روی، هر آنچه که عین آن باقی است، در صورتی که با هدیه ­ی دیگری رد و بدل نشده باشد. یعنی هر دو نفر به یک دیگر هدیه نداده باشند. قابل پس گرفتن می­باشد.

یکی از تفاوت­ هایی که پس گرفتن هدیه­ای که قبل از عقد داده شده است با هدیه­ ای که بعد از جاری شدن عقد داده می­شود این است که اگر اصل هبه موجود نباشد، دیگر امکان پس گرفتن وجه قیمت آن وجود ندارد، در صورتی که اگر پیش از عقد هدیه داده شده بود، می­شد قیمت آن را طلب کرد.

از این رو، هدایی مانند ادکلن و پارچه، هر چقدر هم که گران باشند، به هیچ وجه قابل پس گرفتن نیستند و هیچگونه موضوعیتی در طرح دعوای مطالبه­ی هبه ندارند. اما دیگر هدایا، مانند طلا، انواع زیورآلات و جواهرات، ماشین و خانه و امثال آن­ها تا زمانی که عین هبه موجودیت داشته باشد، قابل مطالبه­ ی دوباره است.

اما اگر عین هبه موجود نباشد، دیگر قابل پس گرفتن نیست. حال سوال این است که چه اقداماتی باعث می­شود از نظر قانون، عین هبه موجود نباشد، در ادامه به این موارد اشاره می­کنیم:

  • اگر هبه توسط کسی که آن را دریافت کرده است، فروخته شود.
  • اگر مالکیت هبه به دیگری منتقل شود، برای مثال مغازه­ای که هبه بوده، به شخص دیگری رهن یا اجاره داده شود.
  • همچنین اگر تغییراتی در هبه ایجاد شود، برای مثال شخصی پارچه­ای گران­بها را هبه کرده است. چنانچه هبه گیرنده آن را ببرد و از آن لباسی بدوزد، دیگر هبه قابل بازپس­گیری نیست.
  • اگر مال هبه شده، از بین برود و تلف شود، برای مثال خودرویی هبه شده باشد، در صورتی که در تصادف یا آتش­سوزی از بین برود، دیگر قابل مطالبه نخواهد بود.
فواید صلح عمرا برای تقسیم ارث
خانواده, مقالات ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۰ 0

فواید صلح عمرا برای تقسیم ارث

برای درک صلح عمرا و شناخت مزایا و فوائد آن، باید ابتدا با مفهوم صلح و همچنین صلح عمرا آشنا شویم. صلح به هر توافقی می­گویند که در ذیل عقود دیگر مانند بیع، اجاره، تقسیم ارث و غیره نباشد. بلکه تنها توافقی است بین توافق­ کنندگان، و صلح امری، صلحیست که به طول عمر شخص مربوط است. به این شکل که در طول حیات او، مالکیت دارایی ­های مورد صلح برای اوست و می­تواند از آن بهره­ مند شود و پس از آن به شخصی که با او صلح می­رسد.

صلح عمری قرار دادیست که بسیار می­تواند منعطف باشد و مسائل متعددی را در خود جای دهد که طبق توافق اشخاص متفاوت است. برای مثال، مالک می­تواند زمانی را در قرار داد صلح ذکر کند که امکان پس گرفتن قرار داد را داشته باشد و طبق خواست خودش می­تواند برای این امر مهلت مشخصی طرح کند یا آن را تا پایان عمر خود قرار دهد. همچنین مورد صلح عمری هم می­تواند از اموال منقول و هم از اموال غیر منقول باشد و از این حیث محدودیتی در نوع مال صلح شده وجود ندارد. در قرارداد صلح­نامه، به کسی که مال خود را صلح می­کند، مصالح و به کسی که مال صلح­شده را دریافت می­کند، متصالح می­گویند. از شرایط مهم صلح عمرا این است که طرفین صلح عاقل و بالغ باشند و همچنین هر دو طرف به انجام صلح راضی باشند.

تفاوت صلح عمری و وصیت

بسیاری از افراد برای اینکه میراثشان آن­گونه که مورد نظر خودشان است، بین وراث تقسیم شود، پیش از مرگ خود به دنبال راه ­هایی می­گردند. برخی افراد سراغ تنظیم کردن وصیت نامه می­روند، اما از آنجایی که تقسیم ارث در اسلام دارای قوانین و احکام مشخصی است، با تنظیم وصیت نامه، فرد تنها اختیار در تعیین تکلیف کردن یک سوم از دارایی خود را دارد و چنانچه مالی از او، بیش از یک سوم دارایی­اش باشد، جزو وصیت محسوب نشده و در تقسیم و مالکیت آن پیچیدگی­ هایی به وجود می­آید.

اما با استفاده از صلح عمری مالک با هر شخصی که بخواهد می­تواند صلح کند و پس از مرگ خود، مال مورد نظر را به مالکیت او در آورد. صلح عمری برای بسیاری از میراث گذاران، بهترین راه حل برای تقسیم اموالشان طبق خواسته ­ی خودشان است.

فواید صلح عمرا

صلح عمرا، به غیر از این که امکان تقسیم اموال را به پیش از مرگ به افراد می­دهد. فواید دیگری نیز دارد که پیرامون آن­ها توضیح می­دهیم:

  • نخست اینکه با صلح عمرا می­توان مالی را به شخص دیگری منتقل، اما منافع آن را حفظ کرد. به این صورت که مال الصلح به نام شخص دیگر در می­آید اما منافع آن و حق استفاده از آن تا پابان عمر نزد صاحبش (مصالح) باقی می­ماند.
  • کسی که با دیگری بر سر اموالش صلح می­کند، می­تواند تا پایان عمرش و یا تا موعد معلوم، صلح خود را پس بگیرد و قرارداد صلح را باطل کند.
  • برخلاف گفته­ های کلامی و حتی وصیت نامه که پس از مرگ شخص، درباره­ی صحت و اصالت آن بسیار شک می­شود و موجب دردسرها و درگیری بین وراث می­گردد، صلح عمرا دارای سندی رسمی است که در دفاتر ثبت اسناد ثبت شده و به هیچ وجه قابل تشکیک نخواهد بود.
  • در بسیاری از موارد دیده شده است که فرزندی زودتر والدین خود فوت می­کند و به همین دلیل قانونا فرزندان او ارثیه­ای از پدربزرگ خود نخواهند برد. اما با وجود قرارداد صلح عمری، با مرگ متصالح، منافع قرارداد به وراث او منتقل می­شود. در نتیجه چنانچه والدی مالی را به نام فرزندش صلح عمری کند، با مرگ فرزند، برخلاف روند تقسیم ارث، مال به نوه ­های او خواهد رسید.
  • با صلح عمرا به هیچ وجه تا پیش از زمان فوت مصالح، مال الصلح جزو اموال متصالح محسوب نمی­شود و به هیچ وجه اجازه­­ی استفاده از آن را ندارد و حتی هیچ مرجع قانونی­ای نمی­تواند آن را توقیف نماید.

هزینه­های تنظیم سند صلح عمرا

صلح عمری نیز مانند هرگونه سند دیگری مدارکی خاص لازم دارد که باید تهیه شود و همچنین هزینه­ ی تنظیم سند، که این هزینه هر ساله متفاوت است و می­تواند با پرس و جو از دفاتر ثبت اسناد رسمی از آن آگاه شوید. همچنین از زمانی که صلح عمرا معقود می­شود، هزینه ­های اساسی (مانند مالیات سالانه، عوارض شهرداری و …) مال قانوناً بر عهده­ ی متصالح و هزینه­ های مصرفی (هزینه ­ی قبوض، شارژ) بر عهده­ ی مصالح است.

مالیات بر صلح عمرا

صلح عمرا در زمان انتقال منافع از مصالح به متصالح یعنی پس از فوت مصالح، دارای مالیاتی است که در ماده ۱۲۲ قانون مالیات­ های مستقیم به آن اشاره شده است. مالیات­ های صلح عمری عبارتند از:

  • پنج درصد از ارزش ملک به عنوان مالیات برای نقل و انتقال قطعی ملک
  • دو درصد از ارزش مال به عنوان انتقال حق واگذاری.

چنانچه برای مال الصلح در صلح­نامه ارزشی مشخص نشده باشد، بنا به ارزش روز اموال متشابه آن توسط کارشناسی، قیمتی برای آن تعیین می­گردد که مالیات­ ها بر اساس آن اخذ خواهد شد.

 

عقد صلح یکی از انواع عقد سنتی در قانون مدنی می باشد که به عنوان یکی از عقود رایج در دفاتر اسناد رسمی منعقد می گردد.این عقد بر اساس نظر قانونگذار می تواند به اشکال متفاوتی منعقد گردد. به این صورت که چنانچه اشخاص نخواهند یا نتوانند عقود دیگر از جمله بیع، اجاره ، مشارکت و..را با همان عنوان منعقد نمایند، می توانند از قالب عقد صلح استفاده نمایند. یکی از انواع عقد صلح، عقد صلح از نوع عمری می باشد که ترکیبی از حق انتفاع (عقد انتفاع) و عقد صلح می باشد با این توضیح که شخصی حق مالکیت خود بر مالی را به دیگری منتقل می نماید، اما حق استفاده و بهره برداری از آن را تا پایان عمر برای خود محفوظ نگاه می دارد.

به عنوان مثال فرض کنید پدربزرگی که نوه خود را خیلی دوست دارد و با وی رابطه عاطفی نزدیکی دارد، قصد دارد آپارتمان خود را به وی منتقل نماید اما از طرفی نگران این است که نوه پس از فوت وی همسرش (مادربزرگ) را از آپارتمان مذکور بیرون بیاندازد، در این صورت برای اینکه بتواند هر دو مصلحت را با هم حفظ نماید دست به یک عمل حقوقی همراه به احتیاط و دور اندیشی می زند به این صورت که همزمان مالکیت آپارتمان مورد بحث  را از طریق عقد صلح به نوه خود منتقل می نماید در عین حال منافع آن را تا پایان عمر مادربزرگ برای وی قرار می دهد، در این صورت تا زمانی که مادربزرگ زنده باشد می تواند از منافع ملک مذکور بهره ببرد و پس از فوت منافع آن برای نوه خواهد بود.در این مثال پدربزرگ که مالک آپارتمان می باشد مصالح نامیده می شود  و متصالح نیز نوه وی می باشد که عقد صلح به نفع وی منعقد گردیده است .

توجه نمائید که چنین قراردادهایی اصولاً بین اشخاص منعقد می گردد که دارای رابطه خویشاوندی بوده و معمولاً بطور رسمی در دفاتر اسناد رسمی منعقد می گردد بدیهی است که چون چنین قراردادی بطور رسمی منعقد می گردد دارای اعتبار کامل بوده و پس از فوت مالک یا مصالح در برابر وراث قابل استناد می باشد.از طرف دیگر با توجه به اینکه این قرارداد مطابق قانون مدنی منعقد می گردد، مقررات حاکم بر آن همان مقررات قانون مدنی می باشد و چنانچه دادگاه ها بخواهند به اختلافات راجع به چنین قراردادی رسیدگی نمایند بر اساس قانون مذکور رسیدگی و رأی صادر می نمایند.

سریع ­ترین شیوه طلاق چیست؟
خانواده, مقالات ۲ اردیبهشت, ۱۴۰۰ 0

سریع ­ترین شیوه طلاق چیست؟

بسیاری از افراد، امروزه با وجود دشواری ­های گوناگون طلاق و حتی درگیری ­هایی که در آن پیش می­آید، ترجیح می­دهند که روند جاری گشتن طلاقشان، روندی سریع، بی­ معطلی و بدون درگیری باشد. از این رو راه­های گوناگونی را بنا به شرایط خود جستجو می­کنند. در این مطلب تلاش می گردد تا راه حل های حقوقی که به موجب آن زوجین می توانند در کوتاه ترین زمان بوسیله طلاق به زندگی مشترک پایان بدهند مورد بررسی قرار می گیرد.

طلاق توافقی

همانطور که می­دانید در فقه شیعی و همچنین قانون مدنی کشورمان، حق طلاق، حقی است که از سوی قانون به مرد تعلق گرفته است و تنها مرد است که می­تواند درخواست طلاق داشته باشد، با این وجود قانون گذار تحت شرایطی به زن اجازه داده است تا تقاضای طلاق را مطرح نماید.

البته از سوی دیگر، مردان تنها زمانی می­توانند به تنهایی اقدام به طلاق دادن همسر خود کنند که تمامی حقوق او، از جمله مهریه­ ی مشخص شده در عقدنامه اجرت المثل، نفقه معوقه و ….  را پرداخت کرده و به تمامی شروط ضمن عقد عمل کرده باشند. از این رو بسیاری از زوجینی که قصد جدایی دارند، به این امر می­رسند که بنا با در نظر گرفتن وضعیت موجود در خصوص کوتاه نمودن تشریفات طلاق به توافق برسند و بر این اساس به زندگی مشترک پایان دهند.

طلاق توافقی دارای چند مرحله است از جمله:

  • تنظیم توافق­نامه بین یکدیگر که البته با مراجعه به وکیل، امکان تنظیم توافقی درست­تر که مغایر با قوانین نباشد، بیشتر است. در توافق­نامه ­ی طلاق توافقی، مسائلی مانند مهریه، تقسیم دارایی ­ها، حضانت فرزند و از این دست مورد بررسی و توافق قرار می­گیرند.
  • مراجعه به نهادهای ذی ربط برای اخذ نوبت مرکز مشاوره و همچنین جلسه­ ی دادگاه خانواده در حضور قاضی
  • مراجعه به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق برای جاری شدن صیغه طلاق

طلاق توافقی به شیوه ای که در بالا توضیح داده شد سریع ترین راه برای پایان دادن به زندگی مشترک می باشد. چرا که طلاق توافقی نسبت به دیگر راه­ها و شیوه­ های ممکن طلاق، پیچیدگی کمتری داشته و روند قضایی و اداری ساده ­تری دارد و نتیجه ی آن می تواند منافع طرفین را تضمین نماید.

اما به غیر از طلاق توافقی، دیگر راه های جدایی معمولاً از روند قضایی پیچیده و دارای تشریفات دادرسی می باشد و معمولاً در سه مرحله بدوی، تجدیدنظر و دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار می گیرد. در این صورت چون این روند مستلزم زمان طولانی می باشد باعث افزایش تنش بین زوجین خواهد شد و چنانچه زوجین دارای فرزند باشند این فرآیند برای فرزندان باعث آسیب فراوان روحی و روانی خواهد شد.

دیگر راه­های سریع جدایی

چنانچه زوجین نتوانند برای طلاق توافقی با یکدیگر به توافق برسند، عموما به این دلیل که اگر مردی تقاضای طلاق کند باید به طور کامل حقوق زن را بپردازد، معمولاً مردان آغاز گر دعوی طلاق نمی باشند و معمولا این زنان هستند که باید مبادرت به تقدیم دادخواست طلاق نمایند و از دادگاه تقاضای طلاق نمایند. در ادامه چند روش که به سبب اثبات آن­ها، زن می­تواند آسان­تر و سریع­تر از دیگر روش­ها از سوی دادگاه حق طلاق بگیرد را معرفی می­کنیم.

در سند ازدواج معمولاً شروطی گنجانده می شود که طرفین ذیل این شروط را امضاء می نمایند و بدین وسیله در صورت تحقق شروط زن می تواند به دادگاه مر اجعه نماید و با اثبات آن حکم طلاق را از دادگاه اخذ نماید.

  • مرد بدون اجازه­ی همسر خود زن دیگری بگیرد.
  • زن بعد از گذشت ۵ سال نتواند بچه دار شود و مشکل عقیمی از مرد باشد.
  • مرد به مدت شش ماه مفقود الاثر شود یا اینکه بدون عذر موجهی خانواده را ترک گوید و ارتباطی نیز برقرار نکند.
  • مرد به جرمی مرتکب شود که برای زوجه و حیثیت خانوادگی او بد است. مجازات مذکور می­تواند هم حد و هم تعزیر باشد و تفاوتی ایجاد نمی­کند.
  • ابتلای مرد به اعتیاد
  • مرد به شغلی استغال داشته باشد که منافی عفت و همچنین حیثیت خانوادگی و شأن زوجه باشد.
  • مرد دچار جنون و یا بیماری صعب العلاجی باشد که امکان حفظ زناشویی را از بین ببرد.
  • شوهر به مدت ۶ ماه حتی با وجود تذکر و دستور دادگاه از پرداخت نفقه خود­داری کند.

کسب حق طلاق از موارد فوق، منوط بر امضا شدن آن­ها توسط مرد در روز عقد می­باشد و اگر مرد شرایط را نپذیرفته باشد و امضا نکرده باشد، دادگاه نیز آن­ها را جاری ندانسته و راه­های دیگر را بررسی می­کند.

در این صورت چنانچه زن بخواهد حق طلاق را از دادگاه کسب کند، باید درخواست طلاق به واسطه­ ی عسر و حرج و شرایط سخت داشته باشد. در این حالت بسیاری از شرایط وقوع عسر و حرج، همان شرایطی اند که در شروط ضمن عقد نیز وجود داشتند. در صورت اثبات این موارد و محکوم گشتن زوج، دادگاه با اختیار خود به زوجه حکمی می­دهد که به او اجازه­ی طلاق می­دهد. در این صورت زن با در دست داشتن حکم دادگاه و مراجعه به هر دفتر ثبت ازدواج و طلاق، می­تواند بدون حضور مرد طلاق گیرد.