تکدی گری چیست، مجازات تکدی گری
حقوقی, مقالات ۱۵ شهریور, ۱۴۰۰ 0

تکدی گری چیست، مجازات تکدی گری

تکدی گری عنوان قانونی است که به عنوان جرم در قانون مجازات اسلامی شناخته شده است، بدین معنی که هر شخصی رفتاری را انجام دهد که مصداق تکدی گری باشد از نظر قانونگذار مجرم بوده و به مجازات جرم آن محکوم خواهد شد. قانونگذار در ماده ۷۱۲ قانون مجازات اسلامی درباره تکدی گری مقرر داشته است «هر کسی که تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش کند، به حبس از یک تا سه ماه محکوم خواهد شدو چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود، علاوه بر مجازات مذکور همه اموالی که از طریق تکدی گری به دست آورده است، مصادره خواهد شد» اما آیا واقعاً چنین مجازاتی جنبه بازدارندگی داشته باشد؛

دلایل و ریشه های اجتماعی و اقتصادی تکدی گری:

تکدی گری صرف نظر از این که از طرف قانونگذار به عنوان جرم مورد شناسایی قرار گرفته است اما نمی توان از ریشه های اجتماعی و اقتصادی آن غافل ماند زیرا هر چند ممکن است برخی از اشخاص با وجود توان مالی مبادرت به تکدی گری نمایند، اما  در غالب موارد افرادی که تکدی گری می نمایند در وضعیت دشوار اقتصادی قرار دارند و یا حتی ممکن است ریشه های اجتماعی باعث گردیده است باشد که این اشخاص به تکدی گری روی بیاورند. در وضعیت دشوار اقتصادی  برخی از افراد ممکن است به علت تگنای اقتصادی شدید مرتکب چنین عملی شوند و گاه از شرافت و حیثیت خود برای بدست آوردن حداقل پول برای امرار و معاش بگذرند.

تکدی گری
تکدی گری و مجازات تکدی گری

اما چنانچه شخص به علل ریشه های اجتماعی یا حتی فرهنگی اهل کار کردن و زحمت کشیدن نباشد و یا بخواهد با کمترین درسر به پول دست یابد در این صورت این عمل زشت و ناپسند خواهد بود و باعث ترویج فرهنگ در یوزگی و سر بار جامعه بودن می گردد. بنابراین به نظر می رسد اولین و مهم ترین دیلی برای گدایی و تکدی گری  شرایط وخیم اقتصادی باشد و در مرحله بعد تثبیت فرهنگ در یوزگی و تکدی گری است و چنانچه تکدی گری به علت ریشه های اجتماعی یا فرهنگی تکدی گری باشد در این صورت مسأله بغرنج بوده و نیاز به تأمل بیشتر دارد.

آیا جرم انگاری و مجازات می تواند ریشه های تکدی گری را از بین ببرد؛

همانطور که در بالا گفته شد تکدی گری بیشتر از این که ناشی از فرهنگ در یوزگی باشد ریشه در مسائل اقتصادی دارد و وجود همین مسائل باعث می گردد که تکدی گری بیشتر گردد بنابراین برای از بین بردن تکدی گری ضرورت دارد ابتدا اقتصاد شکوفا گردد، در مرحله بعد چنانچه شخصی با وجود تمکن مالی بخواهد تکدی گری نماید باید مجازات به نحوی در نظر گرفته شود که مانع وی برای گدایی گردد و فرهنگ کار و  تلاش را در جامعه ارزشمند نماید. در صورتی  که فرهنگ کار و تلاش جایگاه ویژه ای داشته باشد و افراد جامعه از روی ترحم به چنین افرادی کمک نکنند، کم کم زمینه برای تکدی گری از بین خواهد رفت.

جرم کودک آزاری و مجازات آن
کیفری, مقالات ۱۱ شهریور, ۱۴۰۰ 0

جرم کودک آزاری و مجازات آن

کودک آزاری یکی از رفتارهایی است که قانونگذار در قانون مجازات اسلامی برای آن مجازات تعیین نموده است می دانیم که خانواده بیشترین تأثیر را بر روی افراد دارد و خانواده جزء اساسی ترین نهاد جامعه پذیر کردن کودکان به ویژه در سالهای اولیه زندگی محسوب می گردد. در غالب موارد پدر و مادر برای تربیت کودکان و فرزاندانشان زمان بسیار زیادی را صرف می کنند و به عبارت دیگر برای این که زندگی آرامی را برای کودک تهیه نمایند فداکاری و جانفشانی می کنند در این صورت کودک نیز چون در محیط آرام و امنی رشد نموده با معیارها و هنجارهای اجتماعی به درستی آشنایی پیدا می کند و می تواند در آینده به عنوان یک فرد که دارای سلامت روحی و جسمی می باشد به فعالیت های مفید بپردازد. اما همیشه به این صورت نمی باشد و بنا به دلایل مختلف فضای خانه برای کودک ناامن و ترسناک می شود.

دلایل کودک آزاری

همانطور که گفته شد همیشه فضای خانه برای کودک امن و آرامش بخش نمی باشد و در برخی موارد این فضا به شدت باعث ایجاد ناامنی ذهنی و جسمی برای کودک می گردد. از جمله این دلایل می توان به ناسازگاری والدین اشاره نمود که دراین صورت آسیب های آن بر کودک محرز و مشخص می باشد. از جمله دلایل دیگر می توان به سوء مصرف مواد مخدر از سوی یکی از والدین بویژه پدر اشاره نمود که در این صورت نه تنها سوء مصرف  آثار مخربی بر شخصیت کودک می گذارد بلکه باعث می گردد پدر در برخی موارد دست به کودک آزاری بزند و در مواردی ممکن است این کودک آزاری به دلیل اختلال در شخصیت و از سوی اشخاص دیگر به جز پدر و مادر باشد.

چه کسانی ممکن است مرتکب کودک آزاری گردند؟

کودک آزاری ممکن است از سوی والدین، مراقبان کودک و یا اشخاصی باشد که با کودک زندگی می کنند این کودک آزاری می تواند به صورت جسمانی باشد که به معنای به کارگیری حملات فیزیکی علیه کودک می باشد، یا کودک آزاری جنسی که به معنای سوء استفاده جنسی از کودک است در عین حال کودک آزاری هیجانی یا عاطفی به معنای ارتکاب به همه علمی است که کودک را در معرض آسیب روحی و عاطفی قراردهد.

مجازات کودک آزاری

طبق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۱۳۸۱ هرگونه صدمه و اذیت و آزاری و شکنجه جسمی و روحی کودکان و نادیده گرفتن عمدی سلامت و بهداشت روانی و جسمی و ممانعت از تحصیل آنها جرم است و مرتکبین به زندان و جریمه نقدی محکوم می گردند. به همین منظور مرتکب به سه ماه و یک روز تا شش ماه حبس یا ۱۰ میلیون ریال جزای نقدی محکوم می گردد. این جرم از جرائم غیر قابل گذشت می باشد و قانونگذار موضع بسیار محکمی در این خصوص اعمال نموده اند و بر این اساس به نظر می رسد سلامت جسمانی و عاطفی کودک برای قانونگذار مهم بوده است.

نفقه و مهریه زن در زمان صیغه موقت
خانواده, مقالات ۸ شهریور, ۱۴۰۰ 0

نفقه و مهریه زن در زمان صیغه موقت

در قانون مدنی ایران دو نوع ازدواج وجود دارد. ازدواج دائم – ازدواج موقت – تمام قواعد و مقررات مربوط به ازدواج دائم در قانون مدنی ایران ذکر گردیده است و بطور تفصیلی این مقررات مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در خصوص مقررات مربوط به نکاح موقت قانون مدنی ایران بحث مختصری را به کلیت عقد موقت اختصاص داده است و در لابلای قواعد مربوط به عقد نکاح دائم برخی از قواعد مربوط به نکاح موقت را مطرح نموده است .همانطور که میدانیم یکی از تعهدات مندرج در عقد نکاح مربوط به مهریه می باشد که مهریه در هر دو عقد موقت و دائم دارای شرایط اختصاصی خود می باشد.

در خصوص مهریه قانون تصریح دارد که عقد موقت حتما باید مهریه ذکر شود و مورد توافق قرار گیرد.

مهریه زن در زمان صیغه موقت
نفقه و مهریه زن در زمان صیغه موقت

نکاح موقت یا ازدواج موقت به موجب ماده ۱۰۷۵ قانون مدنی ایران به رسمیت شناخته شده است. در حقیقت ازدواج موقت همچنان که از اسم آن پیدا می باشد زمانی مصداق پیدا می کند که برای مدت معینی واقع شده باشد. یک تفاوت که بین نکاح موقت و دائم وجود دارد این است که در نکاح دائم چنانچه مهریه در توافقات مربوط به سند ازدواج ذکر نشود، ایرادی بر صحت ازدواج وارد نمی شود این در حالی است که در نکاح موقت عدم وجود مهریه باعث بطلان عقد می شود بنابراین در نکاح موقت حتماً ضرورت دارد که مهریه ذکر شود. نکته بعدی در خصوص نفقه می باشد. نفقه از تکالیف قانونی مرد در نکاح دائم می باشد و مرد یا شوهر مکلف است که نفقه زن را پرداخت کند و در صورت عدم پرداخت زن می تواند هم به صورت حقوقی طرح دعوا نماید و هم این که ترک نفقه جنبه کیفری دارد و جرم محسوب می گردد.در نکاح موقت نفقه از تعهدات قانونی مرد نمی باشد یعنی تکلیفی نمی باشد که به موجب قانون بر عهده مرد قرار داده شده باشد اما می توان در خصوص پرداخت نفقه شرط نمود بدین صورت که چنانچه طرفین شرط نمایند که مرد نفقه پرداخت نماید، در این صورت مرد به موجب شرط مذکور تکلیف به پرداخت نفقه خواهد داشت.

نکته جالب توجه دبگر در مورد نکاح موقت مساله ارث می باشد به موجب ماده ۹۴۰ قانون مدنی در نکاح موقت طرفیین از یکدیگر ارث نمی برند و ارث زن و شوهر مربوط به نکاح دائمی می باشد. در این خصوص حتی امکان گذاشتن شرط نیز وجود ندارد به این معنا که چنانچه زن و شوهر شرط نمایند که از یکدیگر ارث ببرند چنین شرطی صحیح نبوده و به لحاظ قانونی فاقد اثر می باشد.

راههای انحلال نکاح موقت و دائم بطور کلی با هم تفاوت دارند.در نکاح دائم، طلاق از مهم ترین راههای جدایی زن و شوهر خواهد بود این در حالی است که نکاح موقت چنین امری اساساً وجود ندارد زیرا نکاح به صورت موقت بوده و با تمام شدن مدت، نکاح نیز منقضی می گردد و دیگر نیاز به طلاق وجود ندارد .

راه دیگر تمام شدن نکاح موقت بذل موقت بذل مدت از سوی شوهر می باشد که بدین وسیله نیز نکاح موقت خاتمه پیدا می کند در این مورد رضایت یا عدم رضایت زن تأثیری بر مساله ندارد.

بنابراین با بررسی کلی قواعد حاکم بر ازدواج دائم و موقت مشخص می گرددکه این دو دارای تفاوت هایی با یکدیگر می باشند  همانطور که گفته شد در حالیکه عدم ذکر مهریه در نکاح دائم باعث ایجاد اشکال در آن نمی شود اما درنکاح موقت عدم ذکر مهریه باعث بطلان نکاح می باشد و نفقه نیز چنانچه به صورت شرط ضمن عقد ذکر شده باشد برای مرد تعهد آور بوده و وی تکلیف به پرداخت آن را دارد.در خصوص ارث نیز در نکاح موقت اصولاً زن و شوهر از یکدیگر ارث نمی بر ند و حتی اگر در عقد نکاح شرط توارث شده باشد این شرط بی اعتبار بوده و اثری بر ارث ندارد زیرا قواعد ارث جزء قواعد مسلم شرعی می باشد و صرفاً به آنچه از آن قواعد برداشت می گردد اکتفا می گردد. با  این وجود ضرورت دارد طرفین هنگام انعقاد عقد نکاح موقت به موارد ذکر شده دقت نمایند تا در این خصوص با مشکل حقوقی مواجه نشوند.

استفاده از فیلترشکن و جرائم آن؟
حقوقی, مقالات ۴ شهریور, ۱۴۰۰ 0

استفاده از فیلترشکن و جرائم آن؟

اصولاً استفاده از فیلتر شکن زمانی موضوعیت پیدا می کند که مطابق مقررات دسترسی به برخی سایت ها ممنوع یا محدود  شده باشد در این صورت اشخاصی برای دسترسی به محتوای سایت مورد نظر از فیلتر شکن استفاده می کنند . تاکنون در خصوص استفاده از فیلتر شکن از سوی قانونگذار جرم انگاری نشده بود. اما اخیراً نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی را به مجلس ارائه نمودند تحت عنوان «طرح صیانت از حقوق کاربران در فضای مجازی و ساماندهی پیام رسان های اجتماعی» به موجب طرح  مذکور کسانی که از فیلتر شکن استفاده کنند به مجازاتی مانند حبس و جزای نقدی محکوم خواهند شد.علاوه بر این ورودی و خروجی پهنای باند کشور از دولت گرفته و به نیروهای مسلح سپرده می شود یا این که وزارت ارتباطات مکلف می شود پهنای باند استفاده کنندگان از پیام رسان های خارجی را دو برابر استفاده از پیام رسان های داخلی حساب کند. با توجه به آنچه در فوق گفته شد در وضعیت فعلی استفاده از فیلتر شکن با مجازات همراه نمی باشد.اما در فرضی که طرح مذکور به تصویب برسد و شورای نگهبان نیز آن را تأیید نماید، لایحه مذکور صورت قانونی پیدا می کند و هر گونه استفاده از فیلتر شکن جرم تلقی خواهد شد.

اگر چه سیاست های کشور ها بر اساس ارزش ها، فرهنگ، مذهب و قوانین حاکم بر آن کشور متفاوت می باشد اما ممکن است در برخی بازه های زمانی قانونگذاران در یک کشور خاص بخواهند دسترسی به اینترنت را محدود نمایند و یا اینکه دسترسی به برخی از سایت ها را محدود یا ممنوع نمایند، در این صورت کاربرانی که می خواهند به یک سایت خاص دسترسی پیدا کنند مجبور می شوند از فیلترشکن استفاده نمایند. فیلتر شکن دامنه اینترنت داخلی را دور می زند و باتوجه به دامنه یک کشور ثالث به یک سایت خاص دسترسی می دهد.

نکته بعدی این است که صرفاً این سایت ها نیستند که ممکن است فیلتر شوند بلکه در ایران برخی از پیام رسان ها همانند تلگرام و توییتر هم فیلتر می باشند و ضرورت دارد کاربران برای دسترسی به این پیام رسانها از فیلتر شکن و  یا وی پی ان استفاده  نمایند. در صورتی که استفاده از فیلترشکن جرم تلقی گردد به  نظر می رسد به محض استفاده از فیلتر شکن عناصر جرم(مادی و معنوی) تحقق پیدا می کند و به این صورت جرم نیز محقق می گردد.از نکات قابل توجه در خصوص جرم بودن فیلترینگ این است که چه کسی باید در خصوص استفاده از فیلترشکن اعلام جرم نماید زیرا استفاده از فیلتر شکن از جرایمی نمی باشد که دارای شاکی خصوصی باشد. ممکن است بتوان گفت براساس طرح  صدرالذکر  که در مجلس شورای اسلامی در حال بررسی می باشد احراز هویت کاربران فضای مجازی به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات سپرده شده است.

در طرح مذکور آمده است که چگونگی احراز هویت در فضای مجازی براساس آئین نامه خواهد بود که پس از تصویب قانون با پیشنهاد وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات به تصویب هیأت ساماندهی و نظارت خواهد رسید و کلیه دستگاهها موظف به همکاری هستند با این اوصاف پس از احراز هویت کاربران، احتمالاً وزارت مذکور بتواند هویت اشخاص را در اختیار نهادهای ذیربط برای انجام اقدامات قانونی قرار دهد. بنابراین حسب مفاد قانون شاکی نفع خصوصی در این باره ندارد و بیشتر حمایت از منافع عمومی می باشد. مشخص نیست که آئین نامه چه سازوکاری برای تعیین هویت کاربران داشته باشد اما به نظر می رسد ساز و کارها ی مذکور باید به نحوی باشد که کاربران را بتواند بطور دقیق شناسایی نماید در غیر این صورت عملاً امکان تعقیب و اجرای مجازات وجود نخواهد داشت. به عنوان نتیجه بایستی گفته شود در وضعیت فعلی و تا زمانی که طرح مورد بحث به تصویب مجلس شورای اسلامی و تأیید شورای نگهبان نرسد، استفاده از فیلترشکن جرم  نبوده و مجازاتی در پی نخواهد داشت اما در فرض تصویب استفاده از فیلترشکن جرم بوده و مجازات خواهد داشت.

نحوه ارث بری زن در عقد موقت
خانواده, مقالات ۳۱ مرداد, ۱۴۰۰ 0

نحوه ارث بری زن در عقد موقت

ارث بری یکی از مواردی است که در فقه بصورت مفصل در مورد آن بحث و بررسی شده و تمامی کتب فقهی تحت عنوان ارث مطرح می باشد. می دانیم که زوجیت یکی از راه های ارث بری می باشد اما آنچه مشخص است این است که عقد دائم موجب ارث بری می باشد و زنی که به عقد موقت همسر دیگری گردیده است در این خصوص ارث نمی برد. در این خصوص زوجیت بی گمان از اسباب تملک است. در ماده ۸۶۴ قانون نیز امده است که از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث می برند هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد بنابراین تردیدی وجود ندارد که زوجیت از اسباب ارث می باشد.

نکته ویژه  در این خصوص این است که به موجب ماده ۹۴۰ قانون مدنی زوجین که زوجیت آنها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند، از یکدیگر ارث می برند. از مفهوم ماده مذکور و قید زوجیت دائمی چنین فهمیده می شود که در نکاح منقطع  (متعه) ارث راه ندارد و با توجه به این امر بایستی گفت که از منظر قانونگذار صرفاً زوجیت دائمی می تواند از موجبات ارث باشد علاوه بر این بایستی اضافه نمود که هرچند به موجب ماده ۱۱۰۶ در عقد دائم نفقه زن بر عهده شوهر می باشد و تکلیف مرد به دادن نفقه بر مبنای حکم قانون می باشد اما امکان این وجود دارد که طرفین در نکاح منقطع نیز شرط نفقه تعیین نمایند و این شرط حتی ممکن است بطور ضمنی برقرار گردد اما همین شرط در خصوص ارث بری در نکاح موقت امکان پذیر نمی باشد

ارث بری زن در عقد موقت
ارث بری زن در عقد موقت

با این اوصاف شرط توارث در نکاح موقت باطل است دلیل این امر به زبان ساده حقوقی این است که چون قواعد ارث از شرع اسلام و بویژه از متن قرآن استخراج شده است بنابراین صرفاً می توان مواردی را در قانون ذکر نمود که مجوز شرعی آن وجود داشته باشد و در خصوص ارث در نکاح موقت چون چنین امری وجود ندارد بنابراین شرط نمودن آن نیز باطل است و حقوقدانان آن را نپذیرفته اند نکته جالب توجه دیگر این است که برعکس ارث، مهریه از شرایط صحت در عقد موقت می باشد و حتماً باید مهریه در عقد موقت وجود داشته باشد در غیر این صورت نکاح موقت صحیح نمی باشد. در ماده ۱۰۹۵ قانون همین مسأله ذکر گردیده است به موجب ماده مذکور« در نکاح منقطع عدم ذکر مهر موجب بطلان است» بر این اساس مهریه از موارد ضروری است که حتماً باید در توافقات مربوط به نکاح ذکر گردد تا عقد مذکور صحیح تلقی گردد.

هرچند در خصوص اثبات این که نکاح منعقده بطور دائمی بوده یا موقت بحث های زیادی صورت گرفته است اما آنچه مسلم است این که در فرض تردید بین این که عقد نکاح منعقده موقت یا دائم بوده فرض بر دائمی بودن آن است مگر این که مدعی دلیلی بر موقتی بودن آن داشته باشد. بنابراین فرض کنید شخصی فوت می کند و زنی ادعا نماید که همسر دائمی بوده می تواند دادخواست اثبات زوجیت را تقدیم دادگاه نماید و چنانچه بتواند با دلایل کافی ادعای خود را اثبات نماید آنگاه زوجه دائمی فرد متوفی قلمداد می شود و چنانچه متوفی ماترکی داشته باشد در ردیف وراث قرار می گیرد و فرض قانونی خود یعنی  ۴/۱  یا ۸/۱ کل ماترک را به ارث خواهد برد. در این صورت چنانچه سایر ورثه مدعی باشند که نامبرده به ازدواج دائم همسر متوفی نبوده باید دلایل آن را در دادگاه ذکر نمایند و چنانچه دلایل از نظر دادگاه قابل قبول باشند آنگاه ادعای مدعی در این خصوص رد خواهد شد بنابراین در این خصوص ضرورت دارد اشخاصی که درگیر با چنین مسائلی می باشند با وکلای متخصص مشورت نمایند و گروه وکلای دادگستری رهجویان از وکلای متخصصی بهره مند می باشد که می توانند در این خصوص مشاوره تخصصی ارائه نماید.

جرائم پزشکی و نحوه شکایت از پزشک
حقوقی, مقالات ۲۸ مرداد, ۱۴۰۰ 0

جرائم پزشکی و نحوه شکایت از پزشک

اصولاً به لحاظ شرعی و قانونی هرگونه تعرض به تمامیت جسمانی اشخاص جرم محسوب می شود زیرا از لحاظ قانونگذار بدن اشخاص حرمت دارد و نمی توان هیچ گونه تعرضی نسبت به آن انجام داد. به عنوان مثال چنانچه شخصی با چاقو به دیگری آسیب جسمانی وارد آورد مرتکب جرم ضرب و جرح شده است و از نظر قانونگذار رفتار وی مجرمانه می باشد. با این اوصاف هرگونه تعرضی از سوی قانونگذار پذیرفته نمی باشد. اما آیا این تعرض بطور مطلق پذیرفته نمی باشد یا استثنائاتی در این خصوص وجود دارد؟ علاوه بر این باید توجه داشته باشیم که در برخی موارد ضرورت ایجاب می نماید که جسم شخصی برای نجات جان شخص بطور قاعده مند مورد تعرض قرار گیرد به این معنا که مثلاً ضرورت دارد قلب شخصی مورد عمل جراحی قرار گیرد و این عمل جراحی دقیقاً مستلزم تعرض به تمامیت جسمانی می باشد بدین معنی که پزشک جراح باید چاقوی جراحی در دست بگیرد و قسمتی از بدن شخص مریض را شکافد تا بتواند به عنوان مثال خون لخته شده در رگ های قلب را خارج کند. با این اوصاف در این موارد قانونگذار استثنائاتی قائل شده است و مقرر نموده که قبل از عمل جراحی و تعرض به تمامیت جسمانی باید از شخص بیمار برائت حاصل گردد.که در مقابل تعرض جسمانی مسئولیتی متوجه پزشک نمی باشد. نقطه تفاوت کسی که در خیابان چاقو کشی می نماید و شخصی را مجروح می سازد و پزشکی که چاقوی جراحی در دست می گیرد دقیقاً در همین نقطه یعنی حصول برائت می باشد. اما اکنون پرسش این است که چنانچه برائت حاصل گردید آیا پزشک اختیار خواهد داشت به هر صورتی عمل نماید یا این که محدود به شرایط و ضوابطی می باشد که حاصل تجربه و علم پزشکی می باشد.

در این خصوص نکته قابل اهمیت این است که حسب اصول و قواعد حقوقی هر چند پزشک قبل از انجام هرگونه عمل جراحی از بیمار برائت حاصل می نماید اما حصول برائت دلیل براین نمی باشد که پزشک از علم متعارف پزشکی قصور نماید بلکه موظف است در قالب دستاوردهای پزشکی معمول و متعارف وظیفه خود را انجام دهد بنابراین چنانچه در انجام وظیفه خود دچار لغزش و قصور گردد و بر این اساس صدمه ای به بیمار وارد آورد در این خصوص مسئولیت خواهد داشت. در اینباره یکی از رایج ترین خطاهای پزشکی در حوزه جراحی های زیبایی می باشد بدین صورت که بعد از انجام چنین عملی بیمار با عوارض شدیدی مواجه می شود یا دچار ناهنجاری بصری در عضوی همانند صورت یا بینی می گردد در برخی موارد دیگر ممکن است این خطاها منجر به مرگ بیمار گردد مثلاً دیده شده است که اعمال جراحی مربوط به استخراج چربی های اضافه یا همان ساکشن چون بطور غیر اصولی انجام گردیده باعث جراحت شدید و مرگ بیمار گردیده است.

چنانچه چنین اتفاقی رخ دهد مریض می تواند در دادسرای جرایم پزشکی شکایت خود را مطرح نماید و پس از طرح شکایت، موضوع بطورتخصصی توسط کمیته ای متشکل از پزشکان مورد بررسی که آنها می توانند نظریه خود را در خصوص قصور یا خطای پزشک بمانند کارشناسان متخصص اعلام نمایند چنانچه نظریه ایشان دلالت بر وقوع خطای پزشکی نماید آنگاه دادسرا قرار جلب به دادرسی پزشک متهم را صادر می نماید و پرونده به دادگاه ارسال خواهد شد و سرانجام دادگاه رأی لازم را در این خصوص صادر می نماید.

توجه داشته باشید که در هنگام مراجعه به پزشک بطور مختصر به سوابق پزشکی وی دقت نمائید تا بطور کلی اطمینان حاصل نمائید که پزشک توانایی و مهارت لازم برای انجام عمل جراحی را دارد از سوی دیگر قبل از این که هر نوع شکایتی در این خصوص مطرح نمائدید قبلاً با وکلای متخصص در این زمینه مشورت نمائید. گروه وکلای دادگستری رهجویان عدالت بهره مند از وکلای متخصص در جرایم پزشکی می باشد که می تواند مشاوره حقوقی لازم به مشاور در این خصوص ارائه نماید.