واخواهی نوعی از اعتراض به رأی می باشد که در مورد احکام صادره از دادگاه می باشد در این خصوص باید توجه داشته باشیم که حکم صادره باید به صورت غیابی صادر شده باشد تا امکان واخواهی از آن وجود داشته باشد. در حال حاضر به موجب ماده ۳۰۳ قانون آئین دادرسی مدنی حکم دادگاه حضوری است مگر این که خوانده یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و بطور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی شده باشد بنابراین به موجب ماده مذکور حکم در صورتی غیابی محسوب می گردد که شرایط مندرج در آن ماده وجود داشته باشد.
بر این اساس اولاً احکام دادگاه است که ممکن است غیابی تلقی گردند، بنابراین صدور قرار غیابی موضوعاً منتفی است. دوماً این که اصل بر حضوری بودن احکام دادگاه ها می باشد بنابراین فرض بر این می باشد که احکام دادگاه های حضوری می باشد ثالثاً: حکم دادگاه نسبت به خواهان همیشه حضوری می باشد و صرفاً احکام دادگاه نسبت به خوانده ممکن است غیابی باشند رابعاً: چنانچه خوانده حتی در یک جلسه دادگاه حاضر شده باشد یا یک بار دفاع کتبی نموده باشد حکم صادره حضوری می باشد. از سوی دیگر به موجب ماده فوق الذکر چنانچه دادخواست به خوانده ابلاغ واقعی شده باشد در هر حال حضوری تلقی می شود. بنابراین در این فرض حتی چنانچه خوانده در جلسه دادگاه حاضر شده باشد یا لایحه نفرستاده باشد چون ابلاغ به طور واقعی تحقق پذیرفته، رأی صادره حضوری تلقی می گردد.
همانطور که گفته شد واخواهی شکایتی است که ویژه احکام غیابی می باشد بنابراین احکام حضوری قابل واخواهی نمی باشند اصحاب دعوی واخواهی نیز همان اصحاب دعوی نخستین می باشند که به حکم غیابی منتهی شده است بدین معنی که خوانده مرحله بدوی واخواه و خواهان مرحله بدوی واخوانده می باشد. در خصوص مهلت واخواهی بایستی گفته شود که این مهلت مطابق ماده ۳۰۶ قانون آئین دادرسی مدنی برای اشخاصی که مقیم ایران هستند بیست روز و برای آن ها که مقیم خارج از کشور می باشند دو ماه از تاریخ ابلاغ حکم غیابی می باشد. درهمین ماده جهاتی تحت عنوان عذر موجه پیش بینی گردیده است که در صورت وجود و اعلام و اثبات آنها موجب می شود که مدت واخواهی عملاً افزایش یابد. به موجب ماده مذکور محکوم علیه غیابی که به سبب عذر موجه نتوانسته در مهلت مقرر واخواهی نماید، اجازه داده است که پس از مهلت مقرر نیز دادخواست واخواهی را تقدیم نماید. در این صورت واخواه باید پس از رفع عذرجهات عذر و دلیل موجه بودن آن را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده حکم غیابی اعلام نماید. دادگاه ابتدا ادعاهای واخواه را مورد بررسی قرار می دهد و در صورتی که آن را موجه تشخیص دهد قرار قبولی دادخواست واخواهی را صادر می نماید چنانچه قرار قبولی دادخواست واخواهی صادر گردد، اجرای حکم متوقف می گردد.
توجه داشته باشید که واخواه باید دلایل قانع کننده ای در اختیار دادگاه قرار دهد که نتوانسته است در مهلت مقرر واخواهی نمیاد در غیر این صورت دادگاه ممکن است قرار رد دادخواست واخواهی را صادر نماید.
اجرای حکم غیابی به درخواست محکوم له صورت می گیرد و دادگاه می بایست دستور اجرا صادر نماید اما یک نکته در این خصوص باید مورد توجه قرار گیرد و ان این است که به موجب تبصره (۲) ذیل ماده ۳۰۶ قانون آئین دادرسی مدنی اجرای حکم غیابی منوط به معرفی ضامن معتبر یا اخذ تأمین متناسب از محکوم له خواهد بود مگر این که دادنامه یا اجرائیه به محکوم علیه غایب ابلاغ واقعی شده باشد و نامبرده در مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ دادنامه واخواهی نکرده باشد با توجه به تبصره مذکور باید توجه داشته باشید که معرفی ضامن یا اخذ تأمین در صورتی است که حکم غیابی یا اجرائیه ابلاغ واقعی نشده باشد بنابراین صرف صدور دستور اجرا، صدور اجرائیه و یا حتی تعقیب عملیات اجرایی نیازی به ضامن و تأمین ندارد.