پلمپ اماکن تجاری به دلیل عدم جواز کسب
حقوقی, مقالات ۴ بهمن, ۱۴۰۲ 0

پلمپ اماکن تجاری به دلیل عدم جواز کسب

عدم جواز کسب چیست؟

عدم جواز کسب یکی از اصلی‌ترین دلایلی است که می‌تواند باعث پلمپ واحد صنفی شود. همانطور که می‌دانید، در بسیاری از نقاط جهان داشتن مجوز کسب برای فعالیت تجاری قانونی و الزامی است. بنابراین هر کسب و کار باید مجوزهای لازم را از مراجع مربوطه دریافت کند. همچنین باید از طریق دولت و ارگان‌های مربوطه مالیات پرداخت نماید. اما برخی از کسب و کارها به دلایلی ممکن است این مجوزها را نداشته باشند. برای پلمپ علل متعددی مانند عدم تطابق با قوانین و مقررات، عدم پرداخت مالیات و اعتصاب یا تظاهرات وجود دارد. در این صورت معمولا مراجع ذیصلاح در هنگام نظارت و بررسی عملکرد این کسب و کارها، تصمیم به پلمپ آن‌ها می‌گیرند. پلمپ واحد صنفی برای جلوگیری از ادامه فعالیت‌های غیرقانونی می‌باشد. خوب است بدانید که پلمپ یک اقدام موقت است و پس از آشکار شدن دلایل و سپری کردن فرآیند قانونی رفع می‌شود.

 

چرا دریافت جواز کسب ضروری است؟

در جامعه ما، اخذ جواز کسببرای واحدهای صنفی اهمیت بسیاری دارد. این مجوزها به کسب ‌و کارها اجازه می‌دهند که به صورت قانونی فعالیت کنند. مجوز کسب از سوی دولت و ارگان‌های مربوطه صادر می‌شود و عدم داشتن آن می‌تواند منجر به مشکلات قانونی و مالی گردد. در حقیقت اخذ مجوز کسب و کار مزایای فراوانی دارد. با اخذ مجوز، کسب و کارها امکان دسترسی به منابع عمومی را دارند. همچنین مجوزها به کسب ‌و کارها اجازه می‌دهند از زیرساخت‌های دولتی استفاده کنند و به ادامه تجارت خود بپردازند. علاوه بر این مجوزها به مشتریان اطمینان می‌دهند که با یک کسب ‌و کار قانونی و معتبر سر و کار دارند.

در واقع اخذ جواز کسب باعث می‌شود که صاحبان شغل‌ها به صورت رسمی شناخته شوند. این امر نشان می‌دهد که کسب ‌و کار مورد نظر به قوانین پایبند است. همچنین در صورتی که صاحبان کسب ‌و کار در آینده اقدام به فروش نمایند، داشتن مجوز کسب می‌تواند مفید واقع شود. به صورت کلی می‌توان گفت که اخذ مجوز کسب برای واحدهای صنفی ضروری است. این مجوزها از جانب دولت و ارگان‌های مربوطه صادر می‌گردند و تضمین می‌کنند که کسب ‌و کارها به صورت قانونی فعالیت می‌نمایند.

 

راهکارهای جلوگیری از پلمپ اماکن تجاری

همانطور که ذکر شد برای صاحبان کسب و کار، جلوگیری از پلمپ اماکن تجاری یک اولویت مهم است؛ چرا که این موضوع می‌تواند باعث توقف فعالیت‌های تجاری و ضرر مالی عظیمی برای آن‌ها شود. برای جلوگیری از این امر بهتر است که قوانین و مقررات مربوط به کسب و کار را بررسی نمایید. در حقیقت اطمینان حاصل کنید که فعالیت‌های شما با قوانین و مقررات منطبق است.

همچنین با استفاده از مشاوران حرفه‌ای در زمینه قوانین و مقررات کسب و کار، از وجود هر نقصی در فعالیت خود آگاهی پیدا کنید و آن را رفع نمایید. همچنین از صحت مالی و تسویه حساب‌های خود اطمینان حاصل کنید. پرداخت به موقع تمام بدهی‌ها و رعایت امور مالی دولت می‌تواند از وقوع مشکلاتی مانند پلمپ واحد تجاری جلوگیری کند. ارتباط صحیح و همکاری با مسئولین مربوطه در ارگان‌های دولتی می‌تواند به شما در رفع مشکلات فعالیت‌های کسب و کار کمک نماید.

 

مدت زمان پلمپ واحد صنفی به چه عواملی بستگی دارد؟

مدت زمان پلمپ واحدهای صنفی به دلیل عدم جواز کسب متفاوت می‌باشد و به عوامل مختلفی بستگی دارد. این عوامل شامل موارد زیر می‌شوند:

قانون: در برخی مناطق، قوانین و مقررات مربوط به عدم جواز کسب و پلمپ واحدهای صنفی متفاوت بنابراین نگاهی بر مواد ۲۷و۲۸ قانون نظام صنفی کشور مصوب ۱۳۸۲ می اندازیم و این موضوع می تواند در مدت زمان پلمپ تاثیر گذار باشد.

 

ماده ۲۷ قانون نظام صنفی کشور

هرگاه شخصی بخواهد فعالیتی صنفی را آغاز کند، ابتدا باید به اتحادیه‌ ذی ‌ربط مراجعه و تقاضای کتبی خود را تسلیم و رسید دریافت دارد. اتحادیه مکلف است‌ در چارچوب مقررات نظر خود را مبنی بر رد یا قبول تقاضا حداکثر ظرف پانزده روز با ‌احتساب ایام غیرتعطیل رسمی به صورت کتبی به متقاضی اعلام کند. عدم اعلام نظر در ‌مدت یاد شده به منزله پذیرش تقاضا محسوب می ‌گردد. در صورت قبول تقاضا توسط ‌اتحادیه، متقاضی باید از آن تاریخ ظرف حداکثر سه ماه مدارک مورد نیاز اتحادیه را تکمیل‌ کند و به اتحادیه تسلیم دارد. در غیر این صورت متقاضی جدید محسوب خواهد گردید.‌ اتحادیه موظف است پس از دریافت تمام مدارک لازم و با رعایت ضوابط، ظرف پانزده ‌روز نسبت به صدور پروانه کسب و تسلیم آن به متقاضی اقدام کند. همچنین متقاضی ‌پروانه کسب موظف است از تاریخ دریافت پروانه کسب ظرف شش ماه نسبت به افتتاح ‌محل کسب اقدام کند.

تبصره ۱ (اصلاحی ۱۳۹۲/۰۶/۱۲)- چنانچه اتحادیه درخواست متقاضی پروانه کسب را رد کند یا از صدور ‌پروانه کسب استنکاف ورزد، باید مراتب را با ذکر دلایل مستند به طور کتبی به متقاضی ‌اعلام کند. در صورتی که متقاضی به آن معترض باشد، می ‌تواند اعتراض کتبی خود را‌ ظرف بیست روز از تاریخ دریافت پاسخ به اتاق اصناف شهرستان ذی‌ ربط تسلیم دارد.
اتاق اصناف شهرستان مکلف است طی پانزده روز به اعتراض متقاضی رسیدگی و نظر‌ نهائی خود را برای اجرا به اتحادیه مربوط اعلام کند.

تبصره ۲ (اصلاحی ۱۳۹۲/۰۶/۱۲)– در صورتی که اتحادیه یا متقاضی به نظر اتاق اصناف شهرستان معترض ‌باشند می ‌توانند ظرف بیست روز از زمان ابلاغ نظر اتاق اصناف شهرستان اعتراض خود را ‌نسبت به نظر اتاق مذکور به کمیسیون نظارت منعکس کنند. کمیسیون نظارت مکلف ‌است ظرف یک ماه نظر خود را اعلام دارد. نظر کمیسیون نظارت در این مورد معتبر و قابل ‌اجرا است، مگر آن که هیأت عالی نظارت نظر کمیسیون نظارت را ظرف یک ماه پس از ‌دریافت اعتراض، نقض کند. در این صورت نظر هیأت عالی نظارت قطعی و لازم‌ الاجراء ‌است. در صورت اعتراض هر یک از طرفین می ‌توانند به مراجع ذی‌ صلاح قضایی مراجعه‌ کنند.

تبصره ۳ (اصلاحی ۱۳۹۲/۰۶/۱۲)- برای صنوفی که تعداد آنها به حد نصاب لازم برای تشکیل اتحادیه نرسیده است یا فاقد اتحادیه‌ اند، ارائه پروانه کسب و سایر امور صنفی از طریق اتحادیه همگن یا اتاق اصناف شهرستان مربوط، بنا به تشخیص کمیسیون نظارت صورت می‌ گیرد.

تبصره ۴ – واحدهای صنفی که به عنوان آلاینده یا مزاحم نقل مکان داده می ‌شوند،‌ همچنان عضو اتحادیه‌ ای که بوده‌ اند خواهند ماند، حتی اگر در محدوده جغرافیائی‌ جدیدی قرار گیرند.

 

ماده ۲۸ قانون نظام صنفی کشور

ماده ۲۸ (اصلاحی ۱۳۹۰/۰۴/۰۸)- واحد صنفی تنها در موارد زیر پس از گذرانیدن مراحل مندرج در‌ آئین‌ نامه ‌ای که به تصویب وزیر صنعت، معدن و تجارت خواهد رسید، به طور موقت از یک هفته تا‌ شش ‌ماه تعطیل می ‌گردد:

الف – اشتغال به شغل یا مشاغل دیگر در محل کسب، غیر از آنچه در پروانه کسب‌ قید گردیده یا کمیسیون نظارت مجاز شمرده است.

ب – تعطیل محل کسب بدون دلیل موجه حداقل به مدت پانزده روز برای آن دسته ‌از صنوفی که به تشخیص هیأت عالی نظارت موجب عسر و حرج برای مصرف کننده می ‌شود.

تبصره (اصلاحی ۱۳۹۲/۰۶/۱۲)- تشخیص موجه بودن دلیل با اتاق اصناف شهرستان است.

ج – عدم پرداخت حق عضویت به اتحادیه بر اساس ضوابطی که در آئین ‌نامه ‌مصوب کمیسیون نظارت تعیین شده است.

د – عدم اجرای مصوبات و دستورات قانونی هیأت عالی و کمیسیون نظارت که به‌ وسیله اتحادیه‌ ها به واحدهای صنفی ابلاغ شده است.

تبصره (اصلاحی ۱۳۹۲/۰۶/۱۲)- تشخیص عدم اجرا بر عهده اتاق اصناف شهرستان است.

ه- – عدم اجرای تکالیف واحدهای صنفی به موجب این قانون.

تبصره ۱ – تعطیل موقت واحد صنفی با اعلام اتحادیه، رأساً از طریق نیروی ‌انتظامی به عمل می‌ آید.

تبصره ۲ – هر فرد صنفی که واحد کسب وی تعطیل می‌ شود می‌ تواند به کمیسیون‌ نظارت شکایت کند. نظر کمیسیون نظارت که حداکثر ظرف دو هفته اعلام خواهد شد،‌ لازم‌ الاجراء است. در صورت اعتراض فرد صنفی می‌ تواند به مراجع ذی ‌صلاح قضایی ‌مراجعه کند.

تبصره ۳ – جبران خسارات وارد شده به واحد صنفی دراثر تعطیل غیرموجه با‌ مجوز اتحادیه یا مراجع دیگر، به استناد نظر کمیسیون نظارت، بر عهده دستور دهنده است.

تبصره ۴ (اصلاحی ۱۳۹۲/۰۶/۱۲)- در مواردی که تعطیلی واحد صنفی به ‌تشخیص کمیسیون نظارت شهرستان موجب عسر ‌و حرج مصرف ‌کننده می ‌شود، واحد صنفی مزبور به جریمه نقدی از ۶/۵۰۰/۰۰۰ تا ۶۵/۰۰۰/۰۰۰ ریال محکوم می ‌شود.

همکاری صاحبان کسب و کار: در صورتی که صاحبان کسب و کار تمایل به همکاری با مراجع مربوطه را داشته باشند و تعهدات لازم را بپذیرند، ممکن است مدت زمان پلمپ کاهش یابد.

تعهدات صاحبان کسب و کار: در صورتی که صاحبان کسب و کار تعهدات لازم را بپذیرند و با سرعت تغییرات لازم را اعمال کنند، مدت زمان پلمپ کاهش خواهد یافت.

به طور کلی مدت زمان پلمپ اماکن تجاری به دلیل عدم مجوز به عوامل فوق و شرایط خاص بستگی دارد و نمی‌توان به طور قطعی مدت زمان مشخص برای آن تعیین کرد.

مجازات عدم جواز کسب

مجازات عدم جواز کسب برای واحدهای صنفی ممکن است شامل تعلیق یا لغو مجوز کسب و کار، جریمه مالی، تعلیق فعالیت تجاری باشد. عدم داشتن این مجوز می‌تواند منجر به مشکلات قانونی و مالی شود. به عنوان مثال گاهی اوقات عدم مجوز کسب و کار ممکن است منجر به تعلیق یا لغو فعالیت تجاری گردد. از این رو صاحبان کسب و کار  مجبور به پرداخت جریمه یا جریمه‌های مالی می‌شوند. همچنین در برخی موارد افراد ممکن است با دستور اخراج از اماکن تجاری یا حتی زندان روبرو گردند.

پلمپ اماکن تجاری به دلیل عدم رعایت شئونات اسلامی
حقوقی, مقالات ۲ بهمن, ۱۴۰۲ 0

پلمپ اماکن تجاری به دلیل عدم رعایت شئونات اسلامی

پلمپ ملک تجاری چگونه انجام می گیرد؟

در حقوق ایران هرگونه پلمپ ملک تجاری باید به موجب دستور دادگاه صلاحیت‌دار باشد. در حالت عادی یک ملک تجاری ممکن است به دلایلی مثل گران فروشی و سایر تخلفات صنفی پلمپ شود. پلمپ ملک تجاری در این موارد باید به موجب حکم قطعی مرجع قضایی (دادگاه) یا سازمان تعزیرات حکومتی باشد. علاوه بر موارد فوق از چند ماه پیش به موجب مصوبه وزارت کشور، اماکن تجاری گوناگونی به دلیل عدم رعایت حجاب اسلامی، پلمپ شده اند. در این نوشتار ضمن بررسی شرایط قانونی برای پلمپ ملک تجاری، راه های عملی مناسب برای جلوگیری از پلمپ ملک و جبران خسارات مربوط به آن را مورد بررسی قرار می دهیم.

پلمپ ملک تجاری به موجب حکم دادگاه

اگر دادگاه عمومی و حقوقی، دادگاه کیفری، دادگاه انقلاب و سایر مراجع قضایی به موجب قانون، حکم قطعی مبنی بر پلمپ ملک تجاری را صادر کنند، ملک باید به صورت موقت یا دائم پلمپ شود. در واقع اصولاً پلمپ ملک تجاری به موجب قانون و با صدور حکم مقام قضایی صلاحیت‌دار ممکن است. از نظر قانون مجازات اسلامی تنها هنگامی یک ملک تجاری باید توقیف شود که برای ارتکاب جرم تاسیس شده باشد یا فعالیت آن به ارتکاب جرم انحصار یافته باشد. برای مثال اگر کسی محلی را برای شراب خواری، ارتکاب جرایم جنسی و فساد راه اندازی کرده باشد، محل مذکور به موجب دادنامه دادگاه کیفری دو پلمپ می شود.

همچین به دلیل بدهکاری مالی مالک ملک، ممکن است مطابق با قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی، یک ملک تجاری پلمپ شود. برای مثال یک فروشنده لباس، مغازه خود را برای دریافت وام در رهن بانک می گذارد. پس از رسیدن زمان پرداخت اقساط وام، اگر نتواند بدهی خود را پرداخت کند، ملک به دستور دادگاه توقیف شده و به مالکیت بانک در می آید.

در موارد ضروری نیز اگر ادامه فعالیت یک ملک تجاری موجب ارتکاب جرم شود، به دستور بازپرس یا دادستان پلمپ ملک تجاری به صورت موقت و فوری انجام می گیرد. نکته حائز اهمیت که در مورد کلیه موارد فوق وجود دارد این است که دستور پلمپ ملک باید توسط مقام قضایی صلاحیت‌دار صادر شود. اجرای دستور پلمپ ملک تجاری می بایست توسط مامورین قانون و مطابق با دستور قانونی باشد.

پلمپ اماکن تجاری به دلیل عدم رعایت شئونات اسلامی

پلمپ ملک تجاری ممکن است به دلیل عدم رعایت شئونات اسلامی باشد. البته همانطور که اشاره شد این شیوه از چند ماه اخیر رواج پیدا کرده است. در این شیوه یک ملک تجاری به طرق گوناگونی تحت نظر قرار می گیرد. کنترل کردن دوربین های مداربسته، گشت نامحسوس و … به عنوان برخی از شیوه های رایج کنترل شئونات اسلامی در اماکن تجاری شناخته می شود.

در صورت مشاهده بی حجابی و عدم رعایت شئونات اسلامی برای نخستین بار، به متصدی آن ملک پیامک اخطاریه ارسال می شود. باید توجه داشت که پیامک اخطاریه تنها باید از سامانه های اینترنتی رسمی مربوط به پلیس امنیت اخلاقی، به مالک ملک ارسال شده باشد. در غیر این صورت احتمال کلاهبرداری وجود دارد، بنابراین توصیه می شود روی لینک هایی که با ظاهر اخطاریه برای شما ارسال می شود کلیک نکنید.

پس از ارسال پیامک اول اخطاریه، اگر عدم رعایت شئونات و حجاب اسلامی برای دومین بار مشاهده شود، ممکن است دستور پلمپ ملک تجاری صادر شود. در ادامه برخی از مهمترین حقوق متصدی ملک تجاری برای جلوگیری از توقیف ملک توسط مامورین را مورد بررسی قرار می دهیم.

حقوق قانونی متصدی ملک تجاری

تا اینجا دانستیم که پلمپ ملک تجاری، تنها به موجب حکم قطعی دادگاه و با رعایت مقررات قانونی ممکن است. با این حال در عمل ممکن است مقامات، مسئولین و مامورین انتظامی بدون در دست داشتن حکم قضایی، مبادرت به توقیف ملک تجاری بنمایند. برخی از راهکارهای قانونی برای جلوگیری از این امر عبارتند از:

  • از مامورانی که قصد پلمپ ملک را دارند، ارائه حکم قضایی پلمپ ملک را تقاضا کنید. اگر مامورین مذکور حکم قضایی دارند، آن را مطالعه کرده و به تاریخ صدور و انقضای آن حکم توجه کنید.
  • اگر مامورین مذکور از ارائه حکم قضایی خودداری کردند، نام و نام خانوادگی آنان را جویا شوید. مامورین انتظامی کلانتری و اغلب رسته های پلیس مکلف به نصب اتیکت نام و نام خانوادگی بر سمت چپ سینه خود می باشند.
  • سعی کنید پلمپ ملک تجاری در حضور شهود انجام گیرد، در این صورت بعداً می توانید از مامورین مزبور شکایت کرده و برای اثبات ادعای خود به شهادت شهود استناد نمایید.
  • توصیه می شود پیش از انجام هرگونه اقدام حقوقی در زمینه پلمپ اماکن تجاری به دلیل عدم رعایت شئونات اسلامی، با یک یا چند نفر وکیل دادگستری مشاوره حقوقی داشته باشید.

گروه وکلای ره‌جویان عدالت با حضور بهترین وکلای دادگستری متخصص در امور حقوقی و کیفری، آماده ارائه انواع خدمات حقوقی اعم از وکالت در دعاوی، مشاوره حقوقی، نگارش لوایح قضایی و … می باشد.

منع اشتغال زوجه توسط زوج
خانواده, مقالات ۲۰ دی, ۱۴۰۲ 0

منع اشتغال زوجه توسط زوج

اشتغال زوجه یکی از مسائل بحث برانگیز در زمینه ازدواج و زندگی مشترک است. در مواقعی ممکن است مرد زن را از اشتغال منع کند. در چنین مواقعی چه می‌توان کرد؟ چگونه می‌توان مطمئن شد که همسر از قانون منع اشتغال زوجه استفاده نخواهد کرد؟ در ادامه بیشتر به بررسی این موضوع پرداخته خواهد شد.

منع اشتغال زوجه توسط زوج چیست؟

طبق ماده ۱۱۱۷ قانون مدنی: شوهر می تواند زن خود را از حرفه یا صنعتی که منافی مصالح خانوادگی یا حیثیات خود یا زن باشد منع کند، که البته برای اعمال ان نیاز به اثبات مواردی است که جلوتر به آن می پردازیم پس از اثبات آن و اخذ رأی مبنی بر منع اشتغال زوجه، در صورت عدم تمکین زوجه و ادامه اشتغال زوج می تواند نسبت به عدم تمکین زوجه اقدام نماید. همچنین طبق ماده ۱۸ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۳ ، زن نیز می تواند از دادگاه چنین تقاضائی را بنماید، که در اینصورت دادگاه در صورتی مرد را از اشتغال به شغل موردنظر منع می نماید که اختلالی در امر معشیت خانواده ایجاد نشود. خانم‌ها سوالات متعددی در مورد حق اشتغال زوجه دارند. چه راه گریزی در مورد جلوگیری از منع اشتغال زوجه توسط زوج وجود دارد؟ گروه وکلای  ره جویان عدالت در خدمت شماست تا به تمامی سوالات حقوقی‌تان پاسخ دهد.

دلایل قابل قبول زوج  برای منع اشتغال زوجه

مرد می‌تواند دلایل متعددی در جهت منع اشتغال زوجه داشته باشد. این دلایل از شخص به شخص متفاوت است. اما در حالت کلی دو دلیل مهم در جهت منع اشتغال زوجه توسط زوج وجود دارد:

  • دلیل اول “منافی بودن شغل زن با مصالح خانوادگی” است. برای مثال اگر زن نتواند در کنار شغل خود به وظایف مادرانه و زنانه خود رسیدگی کند، مرد حق دارد او را از ادامه به آن شغل منع کند لذا شوهر می تواند با شغل زن مخالفت نماید اما با اشتغال وی نمی تواند مخالفت نماید. در اینصورت زن باید شغلی را انتخاب کند که با مصالح خانوادگی منافات نداشته باشد. اما با از این وظایف می‌توان به عدم توجه به تربیت فرزند، بی توجهی به مسائل زناشویی و … اشاره کرد.
  • دلیل دوم مربوط به “منافی بودن شغل زن با حیثیت خودش یا شوهرش” است. در دین اسلام هیچ وظیفه‌ای بر دوش زن در جهت امرار معاش وجود ندارد. یعنی زن می‌تواند شغل خود را ترک کرده و از شوهرش نفقه دریافت نماید. از این رو اگر شغل زن با حیثیت خودش و شوهرش منافات داشته باشد، مرد حق دارد دادخواست منع اشتغال زوجه را به دادگاه تقدیم کند. البته اگر مرد در طی این دادخواست دلیل خود را ” منافی بودن شغل زن با حیثیت خودش یا شوهرش” عنوان کند، باید مدارک قابل قبولی را به دادگاه ارائه نماید. دادگاه پس از بررسی مدارک موجود و اثبات آن حکم نهایی را صادر خواهد کرد.

ناگفته نماند بین حیثیت زن و شوهر تفاوتی وجود ندارد.

افزودن حق اشتغال زوجه به شرایط ضمن عقد نکاح

قانون مانند شمشیر دو لبه است. همان قانونی که در مواردی زن از اشتغال منع می‌کند، می‌تواند حق اشتغال مادام العمر به وی عطا کند. تنها راهی که برای جلوگیری از منع اشتغال زوجه توسط زوج دارد، افزودن حق اشتغال به شرایط نکاح است. بعضی از خانم‌ها شرط خروج از کشور و یا شرط انتخاب محل سکونت را ضمن عقد به شرایط عقدنامه اضافه می‌کنند. افزودن حق اشتغال زوجه نیز می‌تواند یکی از شرایط مهم ضمن نکاح باشد. اگر مردی در حین عقد با حق اشتغال زوجه موافقت کند، بعدها نمی‌تواند همسرش از اشتغال به طور کلی منع کند. چرا که طبق قانون وی با اشتغال زوجه در حین ازدواج موافقت کرده است.

البته باید بدانید که افزودن حق اشتغال زوجه ضمن عقد، منوط به موافقت همسر است. اگر شوهر با اضافه کردن چنین موردی موافقت نکند، صرف اعلام شاغل بودن در قسمت مشخصات زوجه در عقدنامه امکان دفاع را در آینده برای شما فراهم می آورد.

برابری زن و مرد در منع اشتغال همسر

حقوق و قانون پیچ‌و‌خم‌های بسیاری دارد. باید کاردان باشید تا بتوانید به تمامی بندهای قانونی تسلط پیدا کنید. بهتر است بدانید که قانون منع اشتغال زوجه تنها مختص مرد نیست. زن نیز طبق ماده ۱۸ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۵۵ می‌تواند مرد را از اشتغال منع کند. یعنی زن می‌تواند دادخواستی به دادگاه ارائه دهد که در آن شوهرش را از ادامه‌دادن به شغلش منع نماید. البته تاییدشدن درخواست زوجه منوط به ارائه دلایل است. چنانچه دلایل زن کافی نباشد، دادگاه در همان ابتدا درخواست وی را رد خواهد کرد. برای مثال ممکن است زن در مورد نحوه امرار معاش (منظور حرام‌بودن) توسط شوهرش گله‌مند باشد و یا موارد دیگر. چنانچه سوالی در مورد منع اشتغال شوهر توسط زن ذهنتان را درگیر کرده است، با شماره‌‎های درج شده در سایت تماس گرفته و با مشاورین گروه وکلای دادگستری ره جویان عدالت مشاوره ی تخصصی بگیرید.

منع اشتغال زوجه توسط زوج

مرجع صلاح برای رسیدگی به دادخواست منع اشتغال زوجه

دادخواست منع اشتغال زوجه توسط دادگاه خانواده مورد بررسی قرار می‌گیرد. زوج بعد از ثبت دادخواست و ارائه ادله و مستندات در دادگاه حاضر شده همچنین نیاز است زوجه جهت رد ادعای زوج، دلایل خود را آماده نماید و در مقام دفاع در دادگاه حاضر شود. در این رابطه با اخذ وکیل از گروه وکلای دادگستری ره جویان عدالت برای گرفتن اخذ رأی مطلوب اقدام نمایید

گروه وکلای دادگستری ره جویان عدالت

گروه وکلای دادگستری ره جویان عدالت یک تیم کامل از وکلای خبره با تجربه در تمامی زمینه های حقوقی، کیفری، ثبتی، خانواده می باشد که با ورود و یا تنظیم لوایح تخصصی شمارا در رسیدن به هدفتان یاری می نماید.

همه چیز درباره اعتراض ثالث
حقوقی, مقالات ۱۷ دی, ۱۴۰۲ 0

همه چیز درباره اعتراض ثالث

اعتراض ثالث چیست؟

اعتراض ثالث همان طور که از نامش معلوم است، از طرف شخصی مطرح خواهد شد که در جریان دادرسی قرار نداشته اما از حکمی که توسط قاضی  مطرح می شود؛ متضرر خواهد شد. در حقیقت می توان به زبان ساده گفت این دعاوی، یکی از روش های پیگیری و اعتراض به رای دادگاه هستند. البته به غیر از این مورد روش های دیگری نیز هستند که می توان به رای دادگاه اعتراض کرد. به طور مثال اعاده دادرسی یا فرجام خواهی نیز از جمله روش هایی هستند که می توان به کمک آن ها به رای دادگاه اعتراض نمود. در ماده ۴۱۸ آیین دادرسی مدنی هر گونه رایی که از دادگاه تجدید نظر، عمومی و انقلاب صادر می شود؛ قابل اعتراض توسط شخصی می باشد که هر چند یک طرف دعوا نبوده اما رای دادگاه برای او نیز آثاری ایجاد می کند.

مثالی از دعاوی اعتراض ثالث

بهتر است دعاوی اعتراض ثالث را با مثال برای شما مشخص کنیم. تصور کنید که شخص الف علیه شخص ب شکایت کرده و ادعا مالکیت ملک یا زمین را می کند. به طور مثال دادگاه شخص ب را موظف می کند آن ملک یا زمین را به شخص الف بدهد. حالا اگر شما نیز ادعا مالکیت بر روی آن ملک یا زمین را داشته باشید از طریق اقامه دعاوی شخص ثالث می توانید به رای دادگاه اعتراض کنید. برای اعتراض ثالث زمان مشخصی، تعیین نشده است. به طور معمول می توان قبل از اجرای حکم، اقدام به اعتراض به رای دادگاه کرد.

انواع دعاوی اعتراض ثالث

دعاوی اعتراض ثالث انواع و اقسام متفاوتی دارند. دعاوی اعتراض ثالث اصلی، به نحوی هستند که یک شخص از حکم دادگاه ضرر دیده و ممکن است قبل از اجرای حکم یا هنگام صدور حکم از این مسئله با خبر شود. مراحل کار این دعاوی نیز مشابه سایر دعوای می باشد. شخص ثالث باید اقدام به تنظیم دادخواست و ارائه آن به دادگاه کند. در این نوع دعاوی، شخص ثالث خواهان دعوا و هر دو طرف دعاوی اصلی نه فقط یکی از طرف ها، خوانده محسوب می شوند. سپس دادگاه با توجه به اصول قانون و ارائه مستندات و مدارک قانونی ادعا های طرفین را بررسی کرده و رای مجدد صادر می کند.

اعتراض ثالث طاری

یکی دیگر از انواع اعتراض ثالث، اعتراض ثالث طاری می باشد. این نوع اعتراض، زمانی مطرح می شود که یکی از دو طرف دعوا به رای دادگاه دیگری استناد می کند. به طور مثال شخص الف و ب درگیر دعوایی هستند. در این حین شخص ب، به رای دادگاهی که با شخص ج داشته استناد می کند. در این صورت شخص الف می تواند به این مسئله اعتراض کند. شرایط این اعتراض متفاوت با اعتراض ثالث اصلی می باشد. در این روش نیازی به ارائه دادخواست نمی باشد. این اعتراض در همان دادگاه و همان هنگام که دادگاه در جریان بوده می تواند انجام شود. البته جایگاه دادگاهی که رای استناد شده به آن را صادر کرده، نباید بالا تر از دادگاه در حال جریان باشد. در غیر این صورت باید دادخواست دیگری تنظیم شده و در دادگاهی دیگر بررسی شود.

شرایط اعتراض به رای دادگاه

همان طور که گفته شد؛ اعتراض ثالث یکی از راه های اعتراض به رای دادگاه می باشد. اما برای اقامه این نوع دعاوی باید شرایطی برقرار باشد. تنها در صورت برقرار بودن این شرایط می توان اعتراض کرد. یکی از مسائل مهم، این است که معترض باید از رای دادگاه ذینفع بوده و رای به نحوی به حقوق او مربوط باشد. تنها در صورتی می توان به دادگاه اعتراض کرد که شخص ثالث یا نماینده اش به هیچ وجه یکی از طرفین دعوای اصلی نباشند. شخص ثالث می تواند به هر گونه رایی از طرف دادگاه مانند رای های قطعی یا غیر قطعی معترض باشد. در صورتی می توان به رای دادگاه بدوی اعتراض کرد که از آن تجدید نظر نشده باشد. در مراحل بعدی شخص می تواند به دیوان عالی کشور اعتراض خود را تقدیم کند.

اهمیت کمک گرفتن از وکیل

دعاوی شخص ثالث، یکی از دعاوی پیچیده و البته مهمی هستند که در دادگاه جریان دارند. اگر شما به هر نحوی دچار این مسئله شدید که از رای دادگاه به عنوان شخص ثالث دچار زیان شدید؛ قانون این راه را برای شما باز گذاشته تا بتوانید اعتراض کنید. برای انجام این کار و اعتراض به رای دادگاه، باید از فردی کمک بگیرید که به قانون تسلط کامل داشته و می تواند به شما کمک کند تا نتیجه مطلوبی بگیرید. در صورتی که از وکیل کمک نگیرید و دادخواست شما توسط افراد متخصص تنظیم نشده باشد؛ دچار دردسر های زیادی می شوید. حتی ممکن است حق با شما بوده اما به دلیل کمک نگرفتن از افراد حرفه ای نتوانید حق خود را بگیرید. گروه وکلای دادگستری ره جویان عدالت می توانند به شما کمک کنند تا از طریق قانونی به حقوق خود برسید و در صورت نیاز به رای دادگاه اعتراض کنید.

ابطال تصمیم کمیسیون ماده ۵ در دیوان عدالت اداری
حقوقی, مقالات ۱۴ دی, ۱۴۰۲ 0

ابطال تصمیم کمیسیون ماده ۵ در دیوان عدالت اداری

مبانی مراجعه به کمیسیون ماده ۵

با ملاحظه متن ماده ۵ فوق محرز میگردد که وظیفه اصلی کمیسیون ماده ۵ در خصوص اعمال تغییرات نسبت به طرح تفصیلی می باشد که درصورتی که این درخواست صحیح مطرح گردد قابل اعمال واتخاذ تصمیم می باشد ولی در این میان برای تعدادی از این تصمیمات مبانی قانونی متناسب لحاظ نمی گردد که مالک یا هر ذینفع دیگر می تواند برای احقاق حق خود به مرجع صالح مراجعه وتظلم خواهی خود را مطرح نمایدلذا ما در این نوشتار سعی داریم به اندازه مجال نسبت به آن موارد اشاره وراهکارهای عملی ارائه نماییم .

حال برای اینکه برداشت صحیحی از موارد فوق نماییم بدوا باید با دو مفهوم شهرسازی به شرح ذیل آشنا باشیم.

طرح جامع شهری: طبق بند ۲ از ماده ۱ قانون تغییر نام وزارت آبادانی و مسکن به وزارت مسکن و شهرسازی و تعیین وظایف آن (مصوب ۱۶ تیر ۱۳۵۳) طرح جامع چنین تعریف شده است: طرح جامع شهر عبارت از طرح بلند مدتی است که در آن نحوه استفاده از اراضی و منطقه‌بندی مربوط به حوزه‌های مسکونی، صنعتی، بازرگانی، اداری و کشاورزی، تأسیسات و تجهیزات و تسهیلات شهری و نیازهای عمومی شهری، خطوط کلی ارتباطی و محل مراکز و انتهای خط (ترمینال) و فرودگاهها و بنادر و سطح لازم برای ایجاد تأسیسات و تجهیزات و تسهیلات عمومی مناطق نوسازی، بهسازی و اولویتهای مربوط به آن تعیین می‌شود و ضوابط ومقررات مربوط به کلیه موارد فوق و همچنین ضوابط مربوط به حفظ بنا و نمادهای تاریخی و مناظر طبیعی، تهیه و تنظیم می‌گردد. طرح جامع شهر، بر حسب ضرورت، قابل تجدید نظرخواهد بود.

طرح تفصیلی  شهری: بر اساس تبصره ۱ ماده ۲۳ قانون نوسازی و عمران شهری (۱۳۴۷)، شهرداری ها مکلفند پس از تهیه و تصویب نقشه جامع شهر، حداکثر ظرف دو سال نقشه‌ای تفصیلی را تهیه کنند، اما تهیه رسمی طرح های تفصیلی مصادف با قانون تأسیس شورای عالی شهرسازی و معماری ایران (۱۳۵۱) است. طرح تفصیلی عرصه‌ای است که در آن، طرح جامع به منصه عمل و اجرا نزدیک‌تر می شود؛ وضعیت اراضی و مالکیت روشن‌تر شده، ساز و کار مدیریت شهری برای کنترل و نظارت بر فضاهای شهری و کاربری اراضی تکمیل می شود. به طور کلی، منظور از تهیه طرح تفصیلی، عملی کردن اصول و اهداف طرح جامع شهر برای بهتر کردن و ارتقاء کیفیت محیط، رفع کمبودها، ساماندهی محلات و افزایش توان نظارتی ساز و کار مدیریت شهری است.

اکنون با توجه به توضیحات فوق باید وظایف کمیسیون ماده ۵ آشنا باشیم

وظایف کمیسیون ماده ۵ تهران

مهم ترین وظیفه کمیسیون ماده ۵، بررسی پیشنهادات ارائه شده در خصوص سیاست های شهرسازی در هیئت وزیران است.به عبارت دیگر، از وظایف اصلی کمیسیون ماده ۵ تغییر و تصویب طرح های تفصیلی است (که در تیترهای بعدی به آن پرداخته ام) و طبق آیین نامه، تغییرات نقشه های تفصیلی اگر بر اساس طرح جامع شهری، مؤثر باشد، باید به تأیید مرجع تصویب کننده طرح جامع برسد.

توجه : منظور از مرجع تصویب کننده طرح جامع، شورای عالی شهر سازی و معماری ایران یا مرجع تعیین شده از طرف شورای عالی می باشد.

از وظیفه دیگر کمیسیون ماده ۵ می توان اظهار نظر در رابطه با چگونگی استفاده و کاربری زمین به لحاظ اداری، مسکونی، فضای سبز و… را نام برد و سپس اگر تغییراتی در خارج از طرح تفصیلی باشد، بررسی و مصوب خواهد کرد.

اختیارات کمیسیون ماده ۵

۱-مشخص کردن میزان تراکم ساختمانی

۲- سطح اشتغال و مشخص کردن کاربری

چند نکته حقوقی

  • مسئولیت احراز اصول شهرسازی و اعلام به کمیسیون ماده ۵ بر عهده چه شخصی است؟
  • مناطق ممنوعه در قانون برای احداث بنا از منظر کمیسیون ماده۵ چه مناطقی هستند؟
  • چه تغییراتی در طرح تفصیلی بدون ایجاد بنا مازاد مشمول طرح در کمیسیون ماده ۵می باشد؟
  • آیا احداث آلاچیق و کانکس نیز مشمول موارد مطروحه در کمیسیون ماده ۵می باشد؟
  • در بررسی های مطروحه در کمیسیون ماده ۵ چه مواردی باید لحاظ گردد؟

برای دریافت پاسخ سوالات فوق و یا سوالات بیشتر در این زمینه با شماره تماس ۷۱۳۳۳۴۰۰-۰۲۱ تماس حاصل نمایید و با کارشناسان متخصص در این زمینه به صورت رایگان مشاوره بگیرید.

اعتراض به رای کمیسیون ماده ۵

اعتراض به رای کمیسیون ماده ۵ مطابق قوانین جاری در دیوان عدالت اداری صورت می گیرد که در تنظیم این اعتراض باید مبانی شکلی که در قانون دیوان عدالت اداری به آن اشاره شده است از طرف معترض رعایت گردد.

رسیدگی در دیوان عدالت اداری برای آرای صادره در کمسیون های ماده ۵

تصمیمات قطعی کمسیون های از جمله (آرای قطعی کمسیون ماده ۵) قابلیت طرح تظلم خواهی(درخواست نقض رای) در دیوان عدالت اداری را داشته که تقدیم این دادخواست در بسیاری از موارد نیازمند تخصص های متعددی می باشد  که عدم رعایت   این موضوع در خیلی از تظلم خواهی ها (حتی با وجود وکیل در پرونده مطروحه یا تنظیم دادخواست توسط وکیل ) نتیجه

نهایی شکست و مردود بودن تظلم خواهی با اصدار رای در دیوان به  پایان می رسد  و  احقاق حق صحیح، مناسب ومتناسب محقق نمی گردد. ولی  مادر گروه وکلای ره جویان عدالت با حضور (مهندسان معماری ،شهرسازی ،عمران ،کارشناسان ثبت اسناد واملاک)در کنار وکلای با تجربه در این خصوص سعی در احقاق حق شما با تنظیم دادخواست های صحیح با تقدیم مستندات متناسب با رای کمسیون ماده صد داریم.

مراحل و شرایط رسیدگی در دیوان عدالت اداری

آرای قطعی کمسیون ماده ۵ تا ۳ماه از تاریخ قطعیت با رعایت موارد قانونی قابل طرح در دیوان عدالت می باشد که در ذیل به قسمتی از این موارد به اندازه مجال این  نوشتار می پردازیم .

۱- تصویرمصدق  رای کمسیون ماده ۵

۲- تنظیم دادخواست در فرم خاص دیوان عدالت اداری

۳- مستند ذینفع بودن در پرونده کمسیون ماده ۵

۴- مشخص بودن موضوع اعتراض به رای کمسیون ماده۵

۵- ذکر صحیح شماره رای مورد اعتراض کمسیون ماده ۵

۶- تصویر مصدق دلایل ومستندات مورد استناد برای نقض یا اعتراض رای کمسیون ماده۵

۷- تصویرمصدق ابلاغیه رای مورد اعتراض با مشخص بودن تاریخ ابلاغ و مشخصات گیرنده ابلاغیه

۸- تصویر مصدق سند مالکیت ۶دانگ پلاک مورد رای کمسیون ماده۵(مشمول مستثنیات است)

  چند نکته حقوقی

۱- در چه مواردی صلاحیت رسیدگی به مصوبات و تصمیات کمیسیون ماده ۵ از اختیارات هیات عمومی دیوان عدالت اداری می باشد؟

۲- آیا برای ساخت ساز در خارج از محدوده شهری هم کمسیون ماده ۵ صلاحیت رسیگی دارد؟

۳- ملک مجاور یا روبرو با داشتن چه شرایطی حق طرح دادخواست  دردیوان عدالت را دارا می باشد؟

۴- رسیدگی در دیوان عدالت حضوری است یا غیرحضوری؟

۵- مهلت ۶ ماه برای اعتراض به آرای در دیوان عدالت مشمول چه اشخاصی می باشد؟

۶- اعتراض ثالث و ورود ثالث نسبت به آرای دیوان عدالت در خصوص کمسیون ماده۵ چگونه است؟

۷- آیا احد از مالکین مشاعی هم می تواند در دیوان عدالت اداری با تقدیم دادخواست تظلم خواهی نماید؟

 

چند نکته حقوقی

  • رسیدگی در کمیسیون ماده۵چند مرحله ای می باشد ؟
  • آرای صادره در کمسیون ماده ۵ قطعی است یا موعد تجدید نظر خواهی دارد ؟
  • آیا برای کمسیون ماده۵ نیز اخطاریه ۱۰روزه صادر می گردد؟
  • چه مواردی باید در گزارش های ماموران دولت  به اعضاء کمسیون ماده ۵ اعلام گردد؟
  • مسئولیت ارائه گزارش خلاف واقع به اعضاء کمسیون ماده ۵ برعهده چه اشخاصی می باشد؟

برای اخذ پاسخ به سئوالات فوق مراجعه کننده محترم به سایت ما، با گروه وکلای ره جویان عدالت تماس بگیرم

پیام آخر

در بسیاری از پرونده های کمسیون ماده ۵ و آرای صادره از دیوان عدالت اداری می توان احقاق حقوق موکل تحقق یابد ولی علت عدم این حصول نتیجه دربسیاری از موارد گذشت مواعد قانونی یا عدم توجه به مباحث فنی وحقوقی می باشد لذا گروه تخصصی ره جویان عدالت در راستای رسالت خود می تواندبا حضور در کنار شما احقاق کننده مبانی قانونی عزیزان باشید.

داوری در مبانی ملکی با ارائه راهکارهای ابطال آن در محاکم حقوقی
حقوقی, مقالات ۱۰ دی, ۱۴۰۲ 0

داوری در مبانی ملکی با ارائه راهکارهای ابطال آن در محاکم حقوقی

بررسی جایگاه داوری در قوانین ایران

پیشینه تاریخی

با تحقیقات ونیز  بررسی سیر تحولات مبانی داوری  در ایران محرز می گردد که  موضوع داوری در قوانین ما، بدوا طی مواد ۷۵۷ لغایت ۷۷۹ قانون اصول محاکمات حقوقی‌، مصوب ۱۳۲۹‌ هجری قمری (۱۲۸۹ هجری شمسی) مورد توجه مقنن واقع گردیده بود . سپس برابر محتوای مندرج در قانون حکمیت‌« مصوب ۱۳۰۶ هجری شمسی»  داوری اجباری را پیش ‌بینی و جایگزین مواد مزبور شد. اما قانون فوق به موجب « قانون اصلاح قانون حکمیت » مصوب ۱۱ فروردین ۱۳۰۸ اصلاح و در سال ۱۳۱۳ هجری شمسی به موجب ماده ۳۸ «قانون حکمیت»، صریحا نسخ شد. النهایه در سال ۱۳۱۸ داوری در مواد ۶۳۲ به بعد  قانون قدیم آیین دادرسی مدنی مورد توجه واقع گردیدو بعدا  در اصلاحیه  سال ۱۳۷۹ در مواد ۴۵۴ به بعد قانون جدید آیین دادرسی مدنی مقرر گردید . علاوه بر موارد صدرالذکر  موضوع داوری در  قانون داوری تجاری بین ‌المللی مصوب ۱۳۷۶، معاهده تاسیس مرکز داوری منطقه‌ای تهران مصوب ۱۳۸۰، قانون اساسنامه مرکز داوری اتاق ایران مصوب ۱۳۸۰ نیز با نگرشی دیگر مورد توجه واقع شده است‌.

شرح مبانی

با گسترش موارد ومبانی مطروحه  در تنظیم قراردادهای ملکی و سایر قراردادهای عادی همواره دکترین وعلمای حقوق در صدد ارائه طریقی برای حل و فصل ،اختلافات ناشی از تنظیم واجرای قراردادها فارغ از مراجعه به محاکم که مرجع عام تظلم خواهی محسوب می گردد بودند، که این موضوع از  دیدگاه بسیاری از صاحب نظران می تواند با  روشهای مختلفی فصل خصومت گردد که یکی از جامع ترین این روشها، مراجعه به حکمیت و داوری می باشد که ازاین موضوع بعضا با عنوان دادرسی اختصاصی نیز یاد می شود. گروه وکلای ره جویان عدالت در این نوشتار سعی دارد قسمتی از موضوع داوری که مربوط به امور قراردادهای ملکی می باشد را بررسی، وموارد مربوط به آن را در مجال این نوشتار تبیین نماییم.

جایگاه داوری در قوانین و قرارداهای ملکی

اگر ما در قوانین مربوط  به موضوع ملک و فروش آن را در خصوص مبانی قوانین خاص بررسی نماییم یکی از قوانینی که موضوع داوری در خصوص معاملات آن به صراحت امر داوری را پیش بینی کرده است قانون پیش فروش ساختمان می باشد که در ماده ۲۰ (اصلاحی ۱۳۹۰/۰۳/۳۱) آن اشعار میدارد « کلیه اختلافات ناشی از تعبیر، تفسیر و اجراء مفاد قرارداد پیش ‌فروش توسط هیات داوران متشکل از یک داور از سوی خریدار و یک داور از سوی فروشنده و یک داور مرضی ‌الطرفین و در صورت عدم توافق بر داور مرضی ‌الطرفین یک داور با معرفی رئیس دادگستری شهرستان مربوطه انجام می ‌پذیرد. در صورت نیاز داوران می ‌توانند از نظر کارشناسان رسمی محل استفاده نماید. آئین ‌نامه اجرائی این ماده توسط وزارت راه و شهرسازی و وزارت دادگستری تهیه و به تایید هیات وزیران خواهد رسید. داوری موضوع این قانون تابع مقررات آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب خواهد بود. »

علاوه بر ماده فوق در مواد (۴۵۵ و ۴۵۶ و ۴۵۹ و ۴۶۱) چون از کلمه متعاملین استفاده شده و از طرفی کلمه متعاملین در حقوق ثبت اسناد وبه طرفین اسناد تنظیمی دفاتر رسمی معامله اطلاق می گردد، لذا این برداشت می تواند صحیح باشد که یکی از مصادیق و عناوین برای متعاملین  طرفین معاملات ملکی بوده وقوانین جاری در باب هفتم – داوری( قانون آیین دادرسی) می تواند در امر تنظیم معاملات ملکی نیز موثر واقع گردد.همچنین  در عمل ما با استفاده از وحدت ملاک ماده ۲۰فوق می توانیم برای تنظیم قراردادهای مشارکت در ساخت از جایگاه ویژه داوری نیز به عنوان یکی از روشهای فصل خصومت از آن بهره مند گردید.

با توجه به موارد صدرالذکر برای ما محرز است که که مطابق قوانین جاری ما می توانیم برای حل وفصل اختلافات قراردادی به داوری مراجعه و موضوع را خارج از بروکراسی های مطروحه در محاکم فصل خصومت نماییم اما این موضوع دارای محدودیت هایی می باشد که در ذیل به تعدادی از آنها اشاره می گردد.

محدویتهای ارجاع حل اختلاف به امر داوری

مطابق مفاد ماده ۴۹۶ قانون آیین دادرسی مدنی دعاوی زیر قابل ارجاع به داوری نیست

۱-دعوای ورشکستگی.

۲- دعاوی راجع به اصل نکاح، فسخ آن، طلاق و نسب.

۳- در خصوص حجر که برابر بند ۱۲ ماده ۴ قانون حمایت از خانواده، رسیدگی به حجر را در صلاحیت دادگاه خانواده است.

محدودیت های قانونی انتخاب اشخاص از منظر آیین دادرسی جهت تعیین داوردرتعیین داور از طریق محاکم

برابرنص ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه نمی‌تواند اشخاص زیر را به سمت داور معین نماید مگر با تراضی طرفین:

۱- کسانی که سن آنان کمتر از بیست و پنج سال تمام باشد.

۲- کسانی که در دعوا ذی نفع باشند.

۳- کسانی که با یکی از اصحاب دعوا قرابت سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم داشته باشند.

۴- کسانی که قیم یا کفیل یا وکیل یا مباشر امور یکی از اصحاب دعوا می‌باشند یا یکی از اصحاب دعوا مباشر امور آنان باشد.

۵- کسانی که خود یا همسرانشان وارث یکی از اصحاب دعوا باشند.

۶- کسانی که با یکی از اصحاب دعوا یا با اشخاصی که قرابت نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم با یکی از اصحاب دعوا دارند، درگذشته یا حال دادرسی کیفری داشته باشند.

۷- کسانی که خود یا همسرانشان و یا یکی از اقربای سببی یا نسبی تا درجه دوم از طبقه سوم او بایکی از اصحاب دعوا یا زوجه و یا یکی از اقربای نسبی یا سببی تا درجه دوم از طبقه سوم او دادرسی مدنی دارند.

۸- کارمندان دولت در حوزه ماموریت آنان.

علاوه بر موارد مطروحه فوق که به عنوان نوعی محدودیت نسبی می توان از آن یاد نمود نوع دومی از محدودیت وجود دارد که آن را  محرومیت مطلق اعلام می نمایند که به شرح ذیل  قابل بیان می باشند.

۱- اشخاصی که فاقد اهلیت قانونی هستند نمی توانند به عنوان داور انتخاب شوند. فلذا افراد نابالغ(صغیر ممیز – غیر ممیز)، مجنون( دائمی ، دوره ای) و غیر رشید در مواردی که محجور هستند نمی توانند به عنوان داور انتخاب شوند.

۲- اشخاصی که به موجب حکم قطعی دادگاه و یا در اثر آن از داوری محروم شده اند. که این محرومیت با اجازه حاصله از بند د ماده ۲۶ قانون مجازات اسلامی بوده که به عنوان یکی از محرومیت های اجتماعی از نظر مقنن ذکر شده است.

۳- کلیه قضات و کارمندان اداری شاغل در محاکم قضایی نمی توانند به عنوان داور انتخاب شوند.

چند نکته حقوقی

  • رسیدگی به امور اختلاف با امر داوری چند مرحله ای است ؟
  • مبناع رسیدگی در داوری  از چه تاریخی  بر چه اساسی منظور می گردد ؟
  • آیا آرای داوری قابل اعتراض است ، در صورت مثبت بودن پاسخ مرجع اعتراض کدام نهاد می باشد؟
  • سازمانهای دولتی برای مراجعه به امر داوری باید چه مواردی را لحاظ نمایند ؟
  • ابلاغ آرای چگونه بر چه اساسی می باشد؟

مزایای مراجعه به داوری

  • عدم نیاز به رعایت اصول رایج در محاکم برای رسیدگی
  • در مطالبات با مبالغ بالای مالی نیاز به هزینه دادرسی و ابطال ۳٫۵ درصد وجود ندارد
  • اغلب طرفین در اعلام موارد محدودیت های محاکم را ندارند
  • در شهرهای بزرگ که مواعد رسیدگی طولانی است می توان سریع تر از محاکم به نتیجه مطلوب رسید
  • اغلب داور مرضی الطرفین به واسطه شناخت از طرفین قرارداد نسبت به ادعاهای مطروحه آنها اشرافیت بیشتری از محاکم دارند.
  • سرعت بیشتر در رسیدگی
  • بررسی موضوع به صورت تخصصی تر امکان پذیر می باشد
  • درخواست اجرای رای داوری اغلب غیر مالی محسوب می گردد.
  • امکان رسیدگی در داوری خارج از مرجع صالح به رسیدگی از باب محل وجود دارد.

داوری در مبانی تجاری و ملکی

ابطال رای داوری

مطابق شرایط ذیل می توان برای ابطال رای داور اقدام نمود :

۱- داور در موضوعی رای داده باشد که مربوط به داوری نیست

۲- داور خارج از اختیارات خود رای صادر کرده باشد

۳- انقضای مدت داوری و صادر شدن رای در مدت منقضی شده

۴- صادر شدن رای توسط داورانی که حق رای نداشته اند

۵- عدم صلاحیت داور به دلیلی مانند حجر

۶- ثابت شود که داور بر نفع یکی از طرفین از روی عمد خود رای داده است و جانبه داری کرده

۷- رای صادر شده با قوانین موجد حق مخالف باشد

۸- رای داور بر خلاف توافقات قانونی دو طرف باشد

۹- قرارداد اصلی یا بازگشت به داوری فاقد اعتبار باشد

۱۰- هر دو طرف توافق داشته باشند که رای داور بی اعتبار است بق موارد زیرمیتوان برای ابطال رای داوری اقدام نمود.

  چند نکته حقوقی

  • آیا صدور رای داوری برای پرداخت وجه التزام نیز مشمول ابطال در محاکم می شود؟
  • آیا برای داور میتواند استماع شهادت شهود نماید؟
  • رسیدگی در محاکم برای ابطال رای داوری چند مرحله ای می باشد؟
  • مهلت ۲۰ ماه برای اعتراض به آرای داوری مشمول چه اشخاصی می باشد؟
  • اعتراض ثالث و ورود ثالث نسبت به آرای داوری وجود دارد ؟
  • آیا احد از مالکین مشاعی هم می تواند تقاضای ابطال رای را به محاکم  نماید؟

پیام آخر

در بسیاری از پرونده های داوری  و آرای صادره از محاکم می توان احقاق حقوق موکل تحقق یابد ولی علت عدم این حصول نتیجه دربسیاری از موارد گذشت مواعد قانونی یا عدم توجه به مباحث فنی وحقوقی می باشد لذا گروه تخصصی ره جویان عدالت در راستای رسالت خود می تواندبا حضور در کنار شما احقاق کننده مبانی قانونی عزیزان باشید.