وکالت و رسالت وکیل
وکالت به معنای نیابت گرفتن است. به موجب قرارداد وکالت یک طرف، شخصی را بهعنوان نایب خود در کاری، انتخاب میکند. نیابتدهنده را «موکل» و طرف مقابل را «وکیل» میگویند.
با تکامل و شکل گرفتن دادرسی ها یا کوچکترین تشکل ها که مجمع رسیدگی و قضاوت قرار می گرفتند رفته رفته موضوعیت وکالت مطرح و حق دفاع اگرچه خصوصیات دیگر را نیز شامل میشد. رسماً به وکیل از ناحیه زیان دیده و سپس به طرف مقابل اعطاء شد. وکالت حرفه نیست، بلکه منصب است و همانگونه که قاضی در جایگاه قضاوت تلاش و کوشش میکند وکیل نیز یک پایه تضمین و تثبیت حق در جامعه است. یک وکیل با صلابت باید با پایبندی به مواضع شرعی و قانونی، رسالت خود را در تامین و تشخیص حق و نیز تسریع در دادرسی به خوبی انجام دهد که در این راستا همکار خوبی برای قاضی است.
با تدوین شرح وظایف و رسالت شغل وکالت به وکیل حدود و ثغور اختیارات هر روزه در چهارچوب قوانین خلاصه شد و کار بجائی رسیده است که در جمهوری اسلامی نصب وکیل طبق ماده ۳۲ قانون اصلاح پاره ای از قوانین دادگستری در دعاوی مختلف الزامی گردید. امّا بعلت بُعد شکایات و دادخواستها و قلّت وکیل و عدم تکافوی جوابگوئی وکلا بعلت کثرت دعاوی علناً و تماماً امکان پذیر نشد و نقش وکلا در وکالت به سه نمونه ذیل یعنی وکیل دادگستری دارای پروانه وکالت، وکیل تسخیری، وکیل معاضدتی و وکیل موردی که از ناحیه بستگان و تائید کانون وکلا انتخاب و بصورت فصلی شناخته میشوند به فعالیت مشغول هستند.
اگرچه به سازمانهای مخصوص نیز قانونگذار اجازه داده است از وجود اشخاص و پرسنل وابسته با داشتن نمایندگی وارد دعاوی شوند. امّا این مورد در ادارات وابسته به دولت و خاصه متداول است.
فعالیت امروزه وکلای تعیین شده علاوه بر آنچه که گفته شد در دو بخش عمده تقسیم شده است.
۱- وکلای دادگستری دارای پروانه رسمی از کانون وکلای مرکز یا شهرستانها.
۲- وکلای موضوع ماده ۱۸۷ قانون برنامه سوم توسعه.
در آخر آنچه که رسالت وکلا در هر زمینه است عبارتست از علاوه بر ایتان سوگندی که یاد نموده اند. همواره – خدا- وجدان- قانون- حق را ملاک دفاع از موضع موکل خود و یا حتی در نظر گرفتن حقی که از ناحیه طرف دعوی است لحاظ نمایند که عقوبت دنیوی و اخروی پیامد اعمال آنان است.